به بهانه ۱۷ مرداد، روز خبرنگار

چرا روز خبرنگار برای خبرنگاران مهم نیست؟!

چرا روز خبرنگار برای خبرنگاران مهم نیست؟!

پرستو فخاریان | روزنامه‌نگار، سردبیر رسانه قطبنما و کارشناس گردشگری


همین چند ماه پیش بود که گزارش سالانه «گزارشگران بدون مرز» از وخامت اوضاع آزادی مطبوعات و فضای روزنامه‌نگاری در ایران و نیمی از کشورهای خاورمیانه خبر داد؛ به‌طوری که اعلام شد ایران میان ۱۸۰ کشور، رتبه ۱۷۷ام را در آزادی مطبوعات و روزنامه‌نگاران از آن خود کرده است. این درحالی است که نروژ، ایرلند و دانمارک با قرار گرفتن در رتبه‌های یک تا سه، بهشت خبرنگاران اعلام شدند!

شاید لازم نباشد برای درک اوضاع روزنامه‌نگاری در ایران به این گزارش اشاره کنیم. کافی‌ست کمی به اطرافمان نگاهی بیندازیم؛ روبروی کیوسک روزنامه‌فروشی بایستیم و کم‌فروغ شدن روزنامه‌ها را ببینیم و یا با یک جستجوی کوتاه در اینترنت، بفهمیم روزنامه‌نگاری مستقل آنلاین و آفلاین چگونه در معرض نابودی قرار دارد. 

کافی‌ست اخبار چند سال اخیر را خوب دنبال کرده باشیم تا مقایسه کنیم آنچه بر سر کسانی می‌گذرد که متعهد به آگاهی‌بخشی به مردم هستند و آن‌ها که فرمایشی می‌نویسند.

فقط کافی‌ست نام الهه محمدی و نیلوفر حامدی و بسیاری از روزنامه‌نگارانی را شنیده باشیم که به جرم ایفای درست و به‌موقع وظایف شغل خبرنگاری، حالا مدت‌هاست که در بند هستند.

وضعیت روزنامه‌نگاری گردشگری و میراث فرهنگی

اما اوضاع در جامعه روزنامه‌نگاران و خبرنگاران گردشگری و میراث فرهنگی چگونه است؟ 

به عنوان کسی که بیش از ۱۰ سال در این حوزه نوشته‌ام باید صادقانه بگویم اوضاع خوب نیست. درست است که ما از آن روزها عبور کرده‌ایم که کسی خبرنگاری گردشگری و میراث فرهنگی را به رسمیت نمی‌شناخت؛ اما این جایگاه، شکل‌گیری وب‌سایت‌های تخصصی حوزه سفر، گردشگری و میراث فرهنگی، توجه بیشتر به این حوزه‌ها در روزنامه‌های رسمی کشور، گزارش‌های تخصصی در این حوزه که در رسانه‌های آنلاین، آفلاین و تصویری منتشر می‌شود، با ممارست و پافشاری همکاران من در ۲۰ سال اخیر به‌دست آمده است.

روزنامه‌نگاران و خبرنگاران این حوزه‌، اکثرا کسانی هستند که سالیان سال در موضوع گردشگری و میراث فرهنگی قلم زده‌اند. مقامات دولتی بسیاری به این حوزه آمده‌اند و رفته‌اند، اما این روزنامه‌نگاران مانده‌اند و سال‌ها درباره چالش‌های متعدد گردشگری و میراث فرهنگی نوشته‌اند، حساسیت جامعه را برانگیخته‌اند، درباره دو حوزه‌ای که سال‌ها مورد بی‌توجهی دولت‌ها بوده قلم زده‌اند و با این‌همه، بارها با برخوردهای قهری و سلیقه‌ای مواجه شده‌اند.

حالا بسیاری از آن‌ها، بیشتر از مسئولانی که بر صندلی نهادهای تصمیم‌ساز گردشگری و میراث فرهنگی تکیه زده‌اند،‌ بر چالش‌ها این حوزه‌ها مسلطند اما در عمل، هیچ‌گاه طرف مشورت مسئولان قرار نگرفته‌اند.

اما این، تنها یک سوی ماجراست؛ دستمزدهای خبرنگاران این حوزه ناچیز است، بسیاری از آن‌ها مورد بی‌مهری از سوی مدیران رسانه‌های خود قرار می‌گیرند و حتی، بعضا برای نوشتن برخی گزارش‌های غیرکارشناسی، تحت فشار قرار می‌گیرند.

حالا اگر این سوال را بپرسیم که چه چیزی روزنامه‌نگاری مستقل را زنده نگه داشته، آن هم در شرایطی که رسانه‌های مستقل یکی پس از دیگری به ناچار محکوم به تعطیلی هستند، پاسخش تنها همین تلاش‌های بی‌وقفه روزنامه‌نگاران و خبرنگارانی است که شرافتمندانه، بدون چشمداشت‌های مادی و معنوی، بدون افتادن در دام رانت‌های خرد و کلان، لحظه‌ای قلم را زمین نگذاشته‌اند و متعهدانه به راهشان ادامه داده‌اند.

به عنوان یک روزنامه‌نگار، گاهی فکر می‌کنم کاش ما هم فرصت کار در «بهشت مطبوعات دنیا» را داشتم. حالا اما، من و بسیاری از همکاران مستقل و متعهدم، مجبوریم درباره بدیهی‌ترین حقوق افراد جامعه و کسب‌وکارها بنویسیم و بجنگیم؛ باید قانع باشیم و به‌جای تلاش برای جامعه‌ای بهتر و عالی‌تر، صرفا برای مردمی بنویسیم که دنبال راه‌هایی هستند که بتوانند ابتدایی‌ترین حقوق خود را داشته باشند و کشورشان را تبدیل به جایی «قابل تحمل» برای زندگی کنند.

روز خبرنگار، برای ما خبرنگاران شاید چندان روز خاصی نباشد؛ اما برای بسیاری از مسئولان فرصتی است تا با تبریک‌های معمول و گل و شیرینی، سالی یک بار یادی از قشری کنند که همه سال دغدغه بهبود اوضاع در حوزه خبری خود را دارند.

پیشنهاد «رسانه قطبنما»:

روایت خبرنگاران میراث فرهنگی و گردشگری از دنیای خبرنگاری

مطالب مرتبط