پرستو فخاریان، کارشناس گردشگری، روزنامهنگار و سردبیر «رسانه قطبنما»
«سالانه چه تعداد گردشگر خارجی وارد ایران میشود؟» این سوالی است که اغلب یا جواب دقیقی ندارد، یا پاسخهای رسمی به آن، با اما و اگرهای فراوان همراه است.
براساس آمارهای رسمی که از سوی معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی و گردشگری کشور اعلام شده، در سال ۱۴۰۱ در مجموع ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار گردشگر خارجی وارد ایران شدهاند؛ این یعنی رشد بیش از ۱۳۷ درصدی گردشگران ورودی به ایران نسبت به سال ۱۴۰۰. طبق آمارهای موجود در بخش سری زمانی گردشگران ورودی به ایران در وبسایت رسمی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، تعداد گردشگران ورودی به ایران در سال ۱۴۰۰، یک میلیون و ۷۵۸ هزار و ۲۹۰ نفر بوده و در سال ۱۳۹۹ (سال اول همهگیری کرونا) تنها حدود ۵۵۸ هزار خارجی وارد ایران شدهاند.
عجیبتر اینکه طبق همین آمار، در سال ۱۳۹۸، سالی که رخدادهای متعددی مانند حوادث آبانماه، سرنگونی هواپیمای اوکراینی و آغاز شیوع کرونا در آن اتفاق افتاد، ۸ میلیون و ۸۳۲ هزار گردشگر به ایران سفر کردهاند؛ در حالی که در سالهای برجام، زمانی که سفر به کشورمان مورد استقبال ویژه گردشگران خارجی قرار گرفته بود، در بهترین حالت ورود حدود ۵ میلیون و ۱۸۰ هزار گردشگر ثبت شده است.
حالا، اما و اگرها از همینجا شروع میشود: چطور است که شواهد و مشاهدات فعالان گردشگری در این سالها، با آمارهای رسمی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری کشور و حتی آمارهای بینالمللی از ایران مغایرت دارد؟
سوال دقیقتر اینکه آیا آمارهایی که اعلام میشود، معتبر و قابل استناد است یا صرفا ابزاری برای تبلیغات کشوری است که چالشهای آن در سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها، تورم و مشکلات متعدد اقتصادی، تیشه به ریشه گردشگری آن زده؟
بسیاری از فعالان گردشگری که سالهاست در این حوزه کار میکنند، اعتبار این آمارها را زیر سوال میبرند. آنها معتقدند که مبانی آماری به درستی درنظر گرفته نشده است و همین امر، موجب شده که آمارهای رسمی اعتبار لازمی را که باید داشته باشند، از دست بدهند.
مبنای آمار گردشگران ورودی به ایران چیست؟
پاسخ به سوال بالا، تقریبا مبهم است. در واقع، پاسخ به این سوال باید «حسابهای اقماری گردشگری یا TSA» باشد اما این موضوع در ایران صدق نمیکند. اما پیش از واکاوی این مسئله، باید بدانیم حسابهای اقماری گردشگری چیست؟
حساب اقماری گردشگری (TSA) روش متداولی برای اندازهگیری سهم مستقیم مصارف گردشگری در یک اقتصاد ملی است. این روش شامل مجموعهای از جداول بههم مرتبط است که نشاندهنده اندازه و توزیع اشکال مختلف مصارف گردشگری در هر کشور و سهم آن در تولید ناخالص داخلی، درآمد ملی، اشتغال و شاخصهای دیگر اقتصاد کلان در یک اقتصاد ملی خواهد بود. پیادهسازی این روش برای محاسبه آمارهای گردشگری، به کشورها کمک میکند تا تعریف مشخص و استانداردی برای اندازهگیری بازار گردشگری داشته باشند و دچار سردرگمی در ارائه آمارها نشوند.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته و تراز اول گردشگری، حسابهای اقماری سالهاست پیادهسازی شده و همین امر، به آمارهای رسمی گردشگری این کشورها اعتبار بخشیده است. با اینهمه در ایران، پیادهسازی حسابهای اقماری سالها زمان برده و هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. در همین حال، پیشتر معاون گردشگری دولت دوازدهم وعده اجرای این TSA را داده بود. اما پیگیریها نشان میدهد که تاکنون هیچ بخشی از حسابهای اقماری گردشگری در ایران اجرایی نشده و حتی آمارهای گردشگران ورودی به ایران، تنها براساس آمارهای پلیس مهاجرت ناجا اعلام میشود؛ یعنی هر مهر ورود به ایران که در پاسپورت یک خارجی ثبت میشود، برابر با یک گردشگر درنظر گرفته خواهد شد! اما آیا این روش، برای شمارش تعداد گردشگران ورودی به ایران درست است؟
مبنای صحیح محاسبه تعداد گردشگران ورودی
طبق تعریف سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، یک بازدیدکننده یا ویزیتور (Visitor) مسافری است که برای کمتر از یک سال به مقصدی خارج از محیط معمول خود سفر میکند و هدف او از سفر، تجارت، اوقات فراغت یا سایر اهداف شخصی است. همچنین یک بازدیدکننده، با هدف استخدام در یک نهاد در کشور مقصد یا مکان مورد بازدید، سفر نمیکند. طبق تعاریف UNWTO، سفرهای این بازدیدکنندگان به عنوان سفرهای گردشگری شناخته و در آمارها محاسبه میشود. اما در این میان، گروههایی با عنوان «سایر مسافران ورودی» یا Other Inbound Travellers وجود دارند که نباید در آمار سفرهای گردشگری در نظر گرفته شوند. این گروهها عبارتند از:
- کارگران مرزی
- کارگران فصلی
- سایر کارگران کوتاهمدت
- کارگران بلندمدت
- عشایر و پناهندگان
- مسافران ترانزیتی که وارد کشور نمیشوند
- خدمههای در حالت خدمت در بخش حمل و نقل
- افرادی که به قصد مهاجرت به کشوری وارد میشوند
- دانشجویان و بیماران بلندمدت و خانواده آنها که به آنها میپیوندند
- دیپلماتها و کارکنان کنسولی
- پرسنل نظامی و وابستگان آنها و همچنین نیروهای مسلح در حال مانور
سوال اینجاست که آیا این نکته مهم در محاسبه آمار گردشگران ورودی به ایران درنظر گرفته شده است؟ پاسخ «خیر» است؛ زیرا همانطور که اشاره شد، تعداد گردشگران ورودی به کشور براساس آمارهای پلیس مهاجرت گردآوری میشود و در این آمار، «همه» خارجیهای ورودی به کشور به عنوان گردشگر شناخته میشوند؛ یعنی این آمار شامل کارگران مرزی، مهاجران، پناهندگان و… نیز میشود. این موضوع را مصطفی شفیعی شکیب، رئیس جامعه تورگردانان ایران نیز تایید کرده و به ایلنا گفته است که «بیشتر گردشگران ورودی، از کشورهای همسایه در قالب پیلهوری هستند و بیشتر برای خرید جنس از مرزهای ایران عبور میکنند. این درحالی است که در مبادی ورودی، این افراد را در زمره گردشگران ثبت میکنند؛ اما از نظر ما (فعالان حوزه گردشگری) این افراد توریست نیستند.»
با این حساب به نظر میرسد بهتر است از عبارت «خارجیهای ورودی به ایران» بهجای «گردشگران ورودی به ایران» استفاده شود.
آمارهای بینالمللی از ایران هم نامعتبرند!
در چنین فضای مبهم و غبارآلودی، بگذارید واقعیتی دیگر را هم با هم بررسی کنیم که دیگر همه ما را به طور کامل از دستیابی به یک آمار معتبر از گردشگری ایران ناامید کند: آمارهای سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) و شورای جهانی سفر (WTTC) که هرساله از گردشگری ایران منتشر میشود نیز بر همین مبنای آماری نهادهای داخلی است! طبق بررسیهای نگارنده، آمار رسمی از ایران تنها به سازمان جهانی گردشگری ارائه میشود که شامل تعداد خارجیهای ورودی به ایران نیز هست.
شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC) نیز که هر سال گزارشی از اثرات اقتصادی گردشگری در ایران منتشر میکند، با استفاده از همین دادهها نگارش میشود. از آنجایی که ابزاری مانند حساب اقماری گردشگری در ایران وجود ندارد که اثرات اقتصادی گردشگری را اندازهگیری و به نهادهای بینالمللی اعلام کند، WTTC همه ساله در گزارش خود صرفا با تخمینی از متوسط هزینهکرد گردشگران در منطقه، رقم درآمد ایران از گردشگری را اعلام میکند!
در آخرین گزارش، این شورا از رشد ۳۹.۲ درصدی صنعت گردشگری ایران در سال ۲۰۲۲ میلادی و افزایش ارزش این صنعت به ۴۵۴ هزار میلیارد تومان خبر داد و اعلام کرد که گردشگران خارجی در این سال ۶.۲ میلیارد دلار (معادل ۲۶ هزار و ۷۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان) در ایران هزینه کردهاند! خلأ اصلی در این گزارش این است که در تبدیل درآمد ایران از ریال به دلار، نرخ دلار ۴۲۰۰ تومان در نظر گرفته شده؛ نرخی که به «دلار جهانگیری» معروف بوده و حدود یک نهم نرخ واقعی دلار در سال ۲۰۲۲ میلادی در ایران است!
حالا بر همین مبنا، اگر بازه زمانی سال ۲۰۲۲ میلادی (دی ۱۴۰۰ تا دی ۱۴۰۱) را به صورت حدودی برابر با سال ۱۴۰۱ درنظر بگیریم، یک حساب سر انگشتی نشان میدهد که طبق آمار هر کدام از ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار گردشگر، حدود ۱۴۷۰ دلار یا معادل در ایران هزینه کردهاند! اما اگر همین محاسبه را با نرخ ریالی محاسبه کنیم، به عدد واقعیتر ۶ میلیون و ۲۰۸ هزار تومان هزینهکرد به ازای هر گردشگر میرسیم!
اگر ابزار مشخصی برای اندازهگیری تاثیر اقتصادی این ارقام در ایران وجود داشت، با قاطعیت بیشتری میتوانستیم این آمار را زیر سوال ببریم. اما نیازی نیست که کارشناس اقتصادی باشیم تا بتوانیم بفهمیم اگر چنین درآمدی به گردشگری ایران تزریق میشد، وضعیت صنعت توریسم در کشور اینچنین بیمار و نحیف نبود.
حالا گردشگری ایران مانند پیکر زخمخوردهای در میان یک جنگ خونین است. روی هر زخم را که بپوشانی، خون از زخم دیگری بیرون میزند. اما اگر قرار باشد شاهرگ را پیدا کنیم و جلوی مرگ این صنعت را در ایران بگیریم، استخراج آمار معتبر همان شاهرگ است که میتواند چشماندازی واقعگرایانه و به دور از تبلیغات دولتی به فعالان و کارشناسان این حوزه ارائه کند.
اما تا آن زمان، درک این معادله، خیلی ساده است؛ آمار معتبر نداریم، پس چطور میتوانیم برای توسعه گردشگری برنامهریزی کنیم؟! این یک سوال جدی از مسئولان گردشگری ایران است که صمیمانه منتظر شنیدن پاسخ آن هستیم.
پیشنهاد «رسانه قطبنما»: