رسانه قطبنما: بازاریابی گردشگری یا توریسم مارکتینگ (Tourism Marketing)، یکی از انواع مهم بازاریابی است که بقا و رشد یک کسبوکار در صنعت را تضمین و پشتیبانی میکند.
در بازاریابی گردشگری کسب و کارها میتوانند با استفاده از تکنیک های بازاریابی محتوایی گردشگری، دیجیتال مارکتینگ گردشگری، بازاریابی هتلداری و… مشتریان بیشتری را جذب کنند و به دنبال آن، فروش خدمات و محصولات خود را افزایش دهند.
برای درک عمیق بازاریابی گردشگری و تعیین استراتژی های بازاریابی گردشگری برای موفقیت در بازارهای جهانی، باید ابتدا با مفهوم بازاریابی و تفاوت آن با تبلیغات آشنا شویم.
با درک درست اهداف و آمیخته بازاریابی گردشگری و آشنایی با نحوه تنظیم یک برنامه بازاریابی گردشگری موثر، میتوانیم دیدی جامعتر نسبت به این فرآیند بلندمدت پیدا کنیم و با تعیین استراتژی های بازاریابی گردشگری موثر، جایگاه برند و کسبوکار خود را در ذهن مشتریان و بازارهای جهانی ثبت کنیم.
آنچه در این مقاله میخوانید:
بازاریابی چیست؟
بازاریابی، چیزی فراتر از تبلیغات روی بیلبوردهای شهری، فرآیندی بلندمدت و برنامه ریزی شده است که با تعیین استراتژیهای معین به مدیریت منابع کمک میکند.
بازاریابی کلیه جنبههای یک تجارت از توسعه محصول گرفته تا روشهای توزیع، فروش و تبلیغات را در بر میگیرد و با تجزیهوتحلیل بازار و درک علایق مشتریان هدف، به یک سوال اساسی پاسخ میدهد:
مشتری شما کجا، چه زمانی و چگونه میخواهد با کسبوکارتان ارتباط برقرار کند؟
تعریفهای متعددی از بازاریابی وجود دارد؛ طبق تعریف «فیلیپ کاتلر»، پدر بازاریابی مدرن، «بازاریابی فرایندی مدیریتی- اجتماعی است که در آن افراد و گروهها از طریق تولید و مبادله محصولات و ارزش، به نیازها و خواستههای خود پاسخ میدهند.» در حقیقت کاتلر مفهوم جدیدی را بهنام تامین نیاز و جلب رضایت مشتری از طریق فرآیند تبادل، به تعریف بازاریابی اضافه کرد.
او در جایی دیگر، بازاریابی را «علم و هنر کاوش، ایجاد و ارائه ارزش برای برآوردهکردن نیازهای جامعه هدف» معرفی میکند و معتقد است که بازاریابی نیازها و خواستههای برآوردهنشده و اندازه بازار هدف را شناسایی و سوده بالقوه آن را اندازهگیری میکند.
برای درک بهتر تعریف بازاریابی، باید به بررسی تفاوت بین نیاز (Need)، خواسته (Want) و تقاضا (Demand) بپردازیم؛ درک این مفاهیم در بازاریابی گردشگری نیز به ما کمک خواهد کرد.
- نیاز یک مفهوم مشترک و محدود میان همه ما انسانها است؛ برای مثال، همه ما به غذاخوردن، تفریحکردن و استراحتکردن نیاز داریم.
- درحالی که خواسته، اشکال مختلفی دارد که از طریق آن به نیاز خود پاسخ میدهیم؛ مثلاً برخی افراد برای تفریحکردن به سراغ کتابخوانی و برخی دیگر به سفر میروند.
- اما تقاضا چیست؟ تقاضا یک مفهوم اقتصادی است و با توانایی مالی فرد برای رسیدن به خواستهاش همبستگی دارد. در واقع، تقاضا زمانی بوجود میآید که فرد توان مالی برای تحقق خواسته خود را داشته باشد.
به این ترتیب میتوان گفت که همه ما خواستههای زیادی داریم؛ از سفر به صحرای آفریقا گرفته تا خرید لوکسترین ماشین دنیا. اما در نهایت این توانایی مالی افراد است که تقاضا را در بازار شکل میدهد. بنابراین، فرآیند بازاریابی و بازاریابی گردشگری یک رابطه پویا و دوطرفه میان عرضه و تقاضا است که پس از شناسایی نیازها و خواستههای برآوردهنشده جامعه، برای رفع تقاضای واقعی مخاطبان هدف برنامهریزی صورت میگیرد. از سوی دیگر، محصولی که به بازار عرضه میشود، میتواند تقاضای جدیدی در جامعه ایجاد کند.
اگر صاحب یک فروشگاه صنایع دستی هستید یا در زمینه فروش تور و پکیجهای مسافرتی به گردشگران فعالیت میکنید، به استراتژیهای بازاریابی متناسبی با صنعت خود نیاز دارید. اینجاست که مفهوم بازاریابی گردشگری به میان میآید.
بازاریابی گردشگری چیست؟
قبل از تعریف بازاریابی گردشگری یا «توریسم مارکتینگ»، به داستان زیر توجه کنید:
از قطار پیاده میشوید و در حالی که دیرتان شده، سعی میکنید زودتر خود را به محل کارتان برسانید. باعجله در حال عبور از سالن ایستگاه قطار هستید که ناگهان صدایی پرانرژی به شما سلام میکند.
به سمت صدا برمیگردید، تصویر مردی را میبینید که بر فراز دشتی سرسبز با منظرهای از آسمان آبی و کوههای برفی نشسته است و بهصورت زنده با شما صحبت میکند. هیجانزده شدهاید و زیبایی مناظر اطراف و لحن صمیمانه مرد شما را به وجد آورده است. سلام میکنید و میپرسید: «با من هستی؟»
«بله دقیقاً با خود شما هستم، شما به صرف یک میانوعده در روستای «فیرن» دعوت شدهاید؛ اگر عاشق سفر به مناطق روستایی و غرقشدن در طبیعت بکر آن هستید، عجله کنید.» ناگهان یک بلیت اختصاصی و رایگان برایتان چاپ میشود. ادامه میدهد: «تنها همین امروز را فرصت دارید، بهتر است هرچه زودتر با رئیس خود هماهنگ کنید و با قطار بعدی، خود را به روستای بکر فرین برسانید. ما منتظرتان هستیم.»
این یکی ازاشکال بازاریابی گردشگری است که در قالب کمپین بازاریابی گردشگری سوئیس با هدف توسعه گردشگری روستایی و جذب گردشگران برای بازدید از مناطق محلی و روستایی طراحی شده.
بهعقیده اقتصاددان و بنیانگذار بزرگ مفهوم گردشگری پایدار، «جاست کریپندورف» (Jost Krippendorf)، «بازاریابی گردشگری اجرای سیستماتیک و هماهنگ مجموعهای از سیاستهای تجاری است که توسط سازمانهای عمومی و خصوصی گردشگری در سطح محلی، منطقهای، ملی یا بینالمللی برای برآوردهکردن نیازهای گروههای گردشگری انجام میشود.»
مانند هر فعالیت بازاریابی دیگری، هدف از بازاریابی گردشگری توسعه کسبوکار، آگاهی از برند، جذب مشتری و پیشیگرفتن از رقبا است. اما بهنظر شما اولین قدم برای طراحی استراتژیهای بازاریابی گردشگری چیست؟ چه عواملی در موفقیت یک برنامه بازاریابی گردشگری دخیل هستند؟
عوامل مهمی در موفقیت یا شکست یک برنامه بازاریابی گردشگری نقش دارند و شناخت کامل آنها به ما کمک خواهد کرد تا استراتژیهای بازاریابی گردشگری مناسبی را برای کسبوکار خود طراحی کنیم. برای شناخت این عوامل، باید با مفهوم «آمیخته بازاریابی» و استفاده از آن در بازاریابی گردشگری آشنا شویم.
آمیخته بازاریابی در بازاریابی گردشگری چیست؟
هرگز نباید به بازاریابی و به ویژه بازاریابی گردشگری به شکل یک فرآیند تکبعدی نگاه کرد؛ بازاریابی، ترکیبی از مسائل مختلفی است که بر یکدیگر تاثیر میگذارند و مدیریت درست همه آنها منجر به موفقیت یک برند تجاری خواهد شد. به مجموعه این مسائل و عوامل تاثیرگذار «آمیخته بازاریابی» (Marketing Mix) میگویند.
با شناخت درست آمیخته بازاریابی به ویژه در بازاریابی گردشگری:
- نگاهی جامع و یکپارچه نسبت به بازاریابی کسبوکار خود پیدا خواهید کرد؛
- هماهنگی بخشهای مختلف بازاریابی گردشگری در کسبوکار شما افزایش مییابد؛
- امکان طراحی یک استراتژی بازاریابی جامع را پیدا خواهید کرد؛
- و توانایی شما در مدیریت بخشهای مختلف استراتژی ارتقا مییابد.
پس از آشنایی با مفهوم آمیخته بازاریابی وقت آن رسیده تا با انواع آن آشنا شویم.
انواع آمیخته بازاریابی گردشگری
آمیخته بازاریابی بهتدریج در طول بیش از ۲۰ سال، از مدل 4P به 7P و 4C توسعه یافته است که هر یک از آنها معرف عوامل و نحوه نگرش متفاوتی در بازاریابی هستند.
4P بازاریابی
یکی از قدیمیترین آمیختههای بازاریابی، توسط پروفسور «ادموند مک کارتی» در سال ۱۹۶۰ معرفی شد. این مدل بر خود محصول تمرکز دارد و هدف آن ارائه محصول مناسب در زمان و مکان مناسب، با یک قیمت مناسب به مشتری است. اما پس از گذشت سالها، نظریهپردازان متوجه شدند که مدل 4P به کلیه نیازهای کسبوکارها پاسخ نمیدهد و سه اصل دیگر به آن افزودند؛ موضوعی که برای بازاریابی گردشگری نیز بسیار کارآمد بود. بدین ترتیب ساختار از 4P به 7P تغییر پیدا کرد. کلیه ارکان این ساختار عبارتند از:
- محصول (Product): منظور از «محصول» در آمیخته بازاریابی، کالا یا خدماتی است که به مشتری ارائه میدهیم. خدمات غیرقابل لمس، تغییرپذیر، تفکیکناپذیر و فناپذیر هستند؛ در صورتی که کالا اغلب بهطور فصلی ارائه میشود، هزینه ثابت دارد و گاهی به محصولات دیگر نیز وابسته است. نوع ویژگی محصول بر نحوه بازاریابی گردشگری آن تاثیر میگذارد و آنچه که در تولید و بازاریابی یک محصول اهمیت دارد، توجه به روندهای بازار و پاسخدهی به نیاز مشتریان است.
- قیمت (Price): پس از تعیین ویژگیهای محصول، نوبت به تعیین قیمت آن میرسد. توجه به شرایط بازار، قیمت رقبا، ارزش محصول و هزینه تولید تا عرضه کالا، از مهمترین نکاتی است که در تعیین قیمت باید به آن توجه کرد.
- مکان (Place): انتخاب کانالهای مناسب برای توزیع محصول، به نوع کسبوکار و بازار هدف بستگی دارد. برای مثال، اقلام ضروری دارای کانالهای توزیع گستردهتر و محصولات خاص، مکانهای توزیع محدودتری در اختیار دارند.
- تبلیغ (Promotion): تولید محصول و ارائه آن در مکان درست با قیمت مناسب، بدون انجام تبلیغات هیچ سودی ندارد. تبلیغات درست به ما کمک میکند تا با مخاطبان خود ارتباط برقرار و آنها را برای خرید محصول ترغیب کنیم. تبلیغات در رسانههای اجتماعی، مجلهها، تولید کاتالوگ یا استفاده از پتانسیل اینفلوئنسرهای معروف، گزینههای مناسبی برای تبلیغات در دنیای کنونی است.
- نیروی انسانی (People): منظور همه کسانی هستند که در بخشهای مختلف یک کسبوکار (از تحقیقات بازار گرفته تا تولید و عرضه محصول) فعالیت دارند. انتخاب کارکنان ماهر با آگاهی کامل نسبت به ارزش برند و محصولات، به پیشرفت کسبوکارتان کمک خواهد کرد.
- فرآیند (Process): فرآیند یا «سفر مشتری»، مسیری است که محصولات برای رسیدن به دست مشتری طی میکنند. سفر مشتری ارتباط مستقیمی با تجربه کاربری مخاطبان دارد؛ بهطوریکه هرچه مسیر راحتتر باشد، تجربه کاربری مشتریان نیز ارتقا مییابد.
- شواهد عینی (Physical Evidence): ویژگیهای عینی کسبوکار، از ظاهر شرکت و کارکنان آن گرفته تا فونت و نوع طراحی وبسایت، همگی شواهد عینی برند شما است. هرچه ظاهر شکیلتر و مدرنتری داشته باشید، تمایل مخاطبان برای ارتباط با کسبوکارتان افزایش مییابد.
4C بازاریابی
با توسعه دیجیتال مارکتینگ در قرن بیستم، مدل 4C جایگزین مدل 4P شد. در این مدل، توجه عمده به مشتری و نیازهای او معطوف است و بر ارتباط با مخاطبان هدف در طول فرآیند بازاریابی تمرکز میشود. اجزای تشکیلدهنده 4C عبارتند از:
- نیازها و خواستههای مشتریان (Consumer wants and needs): در این مورد بهجای تمرکز بر محصول، بر نیازهای مشتری و پرکردن خلاءهای زندگی او تمرکز میکنیم.
- هزینه (Cost): هزینه کلی محصول چیزی فراتر از قیمت خود محصول است و به سایر هزینههایی که مشتری در قالب قیمت نهایی متحمل میشود، اشاره دارد.
- سهولت (Convenience): راحتی، یک رویکرد مشتریمدارانه از محل توزیع در مدل 4P است. در این مورد باید عادات و رفتار مشتری خود را تجزیهوتحلیل کنید و راحتترین راه را برای خرید محصول به او ارائه دهید. همچنین، ارائه خدمات پس از فروش، از دیگر مواردی است که موجب افزایش راحتی مشتریان میشود.
- ارتباطات (Communication): منظور از ارتباط، تعامل میان فروشنده و خریدار برای معرفی محصول و فروش آن به مخاطبان هدف است. شبکههای اجتماعی بهترین کانالها برای برقراری ارتباط دوطرفه با مشتریان شناخته میشود.
اما پس از تعیین اهداف و ارزشهای سازمان در آمیخته بازاریابی، نوبت به تنظیم یک برنامه بازاریابی گردشگری میرسد.
اهمیت برنامه بازاریابی گردشگری
برنامه بازاریابی (Marketing Plan) به صورت کلی، یک نقشه راه استراتژیک است که کسبوکارهای مختلف برای سازماندهی، اجرا و پیگیری استراتژیهای بازاریابی خود از آن استفاده میکنند؛ موضوعی که در بازاریابی گردشگری نیز اهمیت بسیاری برای کسب و کارها دارد.
هر یک از کسبوکارها برای رشد و توسعه در صنعت خود باید برنامه بازاریابی معینی تنظیم کنند. این برنامه با توجه به شاخصههای آمیخته بازاریابی هر کسب و کار توسط مدیران ارشد شرکت و مدیر بازاریابی تهیه میشود. به یاد داشته باشید که برنامه بازاریابی، برنامهای بلندمدت است که بارها در طول اجرا مورد ارزیابی و بازنگری قرار میگیرد.
برای تهیه یک برنامه بازاریابی گردشگری، باید مراحل مختلف طی شود:
۱. تجزیه و تحلیل SWOT در بازاریابی
تجزیه و تحلیل SWOT یک ابزار تحلیلی ساده در برنامه بازاریابی است که نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای یک سازمان در محیط داخلی و خارجی آن را مورد بررسی قرار میدهد. قدرت و ضعف عاملهای داخلی و فرصتها و تهدیدها عوامل خارجی هستند که در تعیین برنامه بازاریابی گردشگری تاثیر میگذارند.
- نقاط قوت
برای یافتن نقاط قوت محیط داخلی به مزیتهای سازمان، منابع منحصربهفرد، تخصص و مهارت خاص، محصول یا خدمات نوآورانه و عوامل موثر در افزایش فروش توجه کنید.
- نقاط ضعف
نقاط ضعف سازمان نیز به عوامل افت فروش، کیفیت پایین خدمات، تجهیزات نامناسب و عدم تخصص در زمینه بازاریابی اشاره دارد.
- فرصتها
آگاهی و سرمایهگذاری در بازارهای در حال توسعه و روندهای جدید بازار، ارتقای تجهیزات، ادغام یا سرمایهگذاریهای مشترک یا پیداکردن بازارهای جدید بدون رقیب، برخی از فرصتهای موجود در کسبوکارها هستند.
- تهدیدها
ایجاد رقبای جدید با محصولات و خدمات باکیفیتتر، افزایش یا کاهش ناگهانی قیمتها، توسعه تجهیزات کانالهای توزیع رقبا یا بروز حوادث غیرقابل پیشبینی مانند همهگیری کرونا، برخی از تهدیدهایی است که متوجه کسبوکارهای گردشگری میشود.
۲. مدل بازاریابی STP
بدیهی است که نمیتوانیم روی تمام بخشهای بازار تمرکز کنیم؛ «STP» یکی از متداولترین مدلهای بازاریابی است که با تعیین جامعه هدف و اهداف سازمان، امکان ارائه محصول مناسب به گروه خاصی را فراهم میکند. این مدل بازاریابی از ۳ بخش کلی «بخشبندی» (Segmentation)، «هدفگذاری» (Targeting) و «موقعیتیابی در بازار» (Positioning) تشکیل شده است:
- بخشبندی بازار (Segmentation)
اولین گام در مدل بازاریابی STP، بخشبندی بازار است. در تقسیمبندی بازار شما مخاطبان هدف خود را بر اساس ویژگیهای جمعیتشناسی، نیازها و اولویتها، علایق مشترک و سایر معیارهای روانشناختی یا رفتاری به گروههای کوچکتر و قابلدسترس تقسیم میکنید. این کار به شما کمک میکند تا از منابع و استراتژیهای بازاریابی خود را در گروههای خاصی از مصرفکنندگان استفاده کنید.
علاوه بر این، درک بخشهای مختلف بازار بر استراتژیهای فروش و بازاریابی گردشگری محصولات شما تاثیر میگذارد. مزایای تقسیمبندی بازار هدف برای مدیران کسبوکارها عبارتند از:
- پیامهای بازاریابی قویتر
- تبلیغات دیجیتالی هدفمند
- توسعه استراتژیهای بازاریابی موثر
- جذب مشتریان هدف
- افزایش وفاداری به برند
- برندسازی و کسب مزیت رقابتی
- هدفگذاری (Targeting)
پس از بخشبندی بازار بر اساس ویژگیهای ذکر شده، باید بازار هدف خود را بر اهداف سازمان در آمیخته بازاریابی 7P مشخص کنید. از کوهنوردان و علاقهمندان به طبیعتگردی گرفته تا سالمندان با ضعفهای حرکتی، هر یک میتوانند با توجه به نوع کسبوکار و محصول شما، به عنوان بازار هدفتان انتخاب شوند. در انتخاب بازار هدف، به میزان پتانسیل رشد، میزان دسترسی به مشتریان و میزان رقابت در آن، حتماً توجه کنید.
- موقعیتیابی در بازار (Positioning)
آخرین و یکی از مهمترین گامها در برنامه بازاریابی، پیداکردن یک جایگاه مناسب و متمایز نسبت به رقبا در ذهن مشتری است. تمرکز بر مزیت رقابتی برند و ترویج درست پیام و ارزش سازمان در میان جامعه هدف، یکی از عوامل مهمی است که برند شما را در ذهن مخاطبان ثبت خواهد کرد.
در حقیقت اینجا است که موضوع «برندینگ» (Branding) مطرح میشود و کسبوکارها تلاش میکنند تا با ارائه محصول و خدمات جدید و باکیفیت و جلب توجه مشتریان بالقوه، نام خود را در سطح بازارهای محلی یا جهانی مطرح کنند.
اهمیت درک رفتار مصرفکننده در بازاریابی
همانطور که دیدیم لازمه موفقیت یک برند در بازاریابی گردشگری، تهیه برنامه بازاریابی و تعیین جامعه هدف بر اساس اهداف سازمان و درک رفتار مصرفکنندگان است.
بنابراین اگر صاحب یک آژانس مسافرتی هستید یا در زمینه تولید محتوا برای مسافران فعالیت میکنید، درک رفتار مصرفکننده در مراحل مختلف سفر (قبل، هنگام و بعد از سفر) را فراموش نکنید. این امر شما را قادر میسازد تا برای هر مرحله از سفر مسافران، برنامه بازاریابی مشخصی تنظیم و مشتریان آینده خود را جذب کنید.
برای مثال، مسافران قبل از سفر بهدنبال محتوای مناسب در مورد ویژگیها و جاذبههای مقصد موردنظر هستند و اغلب برای رزرو خدمات و محصولات مسافرتی مورد نیاز خود به پلتفرمهای آنلاین مراجعه میکنند. در این مرحله تولید محتوای با ارزش در وبلاگها و رسانههای اجتماعی یا فروش آنلاین خدمات، کمک بزرگی به جذب مشتریان هدف خواهد کرد.
از طرف دیگر، اطلاع از زمان بازدید موزهها و نمایشگاهها و جزئیات حملونقل عمومی از دیگر نیازهای مسافران در طول سفر است. علاوه بر این، جمعآوری بازخورد مشتریان در شبکههای اجتماعی و نظرسنجی از آنها در مورد خدمات دریافتی پس از پایان سفر، ارتباط شما را با مشتریان حفظ میکند و ایدههای جدیدی را برای توسعه محصول یا بهبود کیفیت آن در اختیارتان قرار میدهد.
بازارهای گردشگری
برای بکارگیری استراتژی های بازاریابی گردشگری، باید با بازارهای مختلف گردشگری آشنا باشیم. سازمان جهانی گردشگری، بازار گردشگری را به ۳ بخش اصلی تقسیم کرده است و مشاغل گردشگری میتوانند با توجه به نوع کسبوکار و محصولات خود، در یکی از آنها یا هر سه سرمایهگذاری کنند. اما بازارهای گردشگری کدامند؟
بازار گردشگری داخلی
بازار گردشگری داخلی یا Domestic Tourism Market، به سفر شهروندان یک کشور در داخل آن کشور اشاره دارد و بازار سفرهای داخلی را دربرمیگیرد.
بازار گردشگری ورودی
در بازار گردشگری ورودی یا Inbound Tourism market، منظور سفر ورودی گردشگران خارجی و بین المللی به کشورهای دیگر است؛ کشوری که محل اقامت آنها نیست.
بازار گردشگری خروجی
بازار گردشگری خروجی یا Outbound Tourism Market، به سفرهایی اطلاق میشود که از یک کشور به خارج از مرزهای آن انجام میشود.
هر یک از این ۳ بازار اصلی، دارای اشکال متنوعی هستند که به نوعی خاصی از گردشگری اشاره دارد. برخی از اشکال گوناگون سفر عبارتند از:
- اکوتوریسم
- گردشگری سیاه
- گردشگری داوطلبانه
استراتژی های بازاریابی گردشگری
پس از تعیین بازار گردشگری که میخواهید در آن فعالیت کنید، میتوانید استراتژی های بازاریابی گردشگری خود را تهیه و اجرا کنید. استراتژیهای بازاریابی گردشگری بهطورکلی به دستههای زیر تقسیم میشود:
استراتژی بازاریابی متمرکز
استراتژی بازاریابی گردشگری متمرکز (Concentrated Marketing)، به ارائه محصول یا خدمات به گروه مشخصی از مخاطبان هدف اشاره دارد. کسبوکارهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، بر توسعه محصولات و رفع نیازهای منحصربهفرد مخاطبان خود تاکید دارند. در بازاریابی متمرکز، مخاطبان هدف بر اساس عواملی مانند جنسیت، نژاد، عادات خرید، ویژگیهای شخصیتی یا علایق تفکیک و معرفی میشوند.
برای مثال، فروش خدمات طبیعت گردی به زنان ورزشکار یا فروش تورهای تهرانگردی به دانشجویان، از نمونه استراتژیهای بازاریابی متمرکز است که گروه خاصی را هدف قرار میدهد.
استراتژی بازاریابی متمایز
کسبوکارها در استراتژیهای بازاریابی متمایز (Differentiated Marketing)، دو یا چند بخش بازار را هدف قرار میدهند. در این بازاریابی، سازمانها یک محصول یا خدمات واحد را به چند مصرفکننده هدف متفاوت ارائه میدهند. برای مثال، یک آژانس مسافرتی با استراتژی بازاریابی متمایز میتواند در عین فروش تورهای طبیعتگردی به ورزشکاران، جوانان و میانسالان را نیز مورد هدف قرار دهد.
استراتژی بازاریابی غیرمتمایز
در استراتژی بازاریابی غیرمتمایز (Undifferentiated Marketing)، تیمهای بازاریابی پس از بخشبندی بازار در مدل STP، کلیه بخشهای بازار را با ارسال پیامهای تبلیغاتی یکسان مورد هدف قرار میدهند. هدف از این استراتژی، دستیابی به بیشترین تعداد ممکن از مشتریان بالقوه است و اغلب از تعداد کانالهای بازاریابی بیشتری برای ارسال پیام و جلب توجه مخاطبان استفاده میکند.
استراتژی بازاریابی کنج یا گوشه
استراتژی بازاریابی «نیش» (Niche Marketing) یا کنج بهطور مشخصی، گروه خاص و محدودی از مخاطبان را هدف قرار میدهد. این استراتژی دارای محصولات و خدمات تخصصی و اغلب گرانقیمیت است و افراد با علایق یا ویژگیهای خاص را در نظر میگیرد. نیچ مارکت یک بازار کنج و دنج دستنخورده با ارزش بسیار بالا است که حجم کوچکی از جامعه را در بر میگیرد اما میتواند بسیار سودآور باشد. به عنوان مثال، فروش تورهای قلهنوردی یا تورهای پرندهنگری برای افراد علاقهمند به این حوزه، از محصولات نیچ مارکت به شمار میآید.
مواردی که خواندیم تنها برخی از نمونههای استراتژی بازاریابی در گردشگری هستند. علاوه بر اینها، استراتژیهای بازاریابی گردشگری دیگری مانند بازاریابی انگیزهای (Cause Marketing)، بازاریابی رابطه ای (Relationship Marketing)، بازاریابی معاملهای (Transactional Marketing)، بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouth Marketing)، بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)، بازاریابی متنوع (Diversity Marketing)، بازاریابی انبوه (Mass Marketing)، بازاریابی درونی (Inbound Marketing)، بازاریابی بیرونی (Outbound Marketing) و… وجود دارد و کسبوکارها میتوانند با توجه به سیاستهای بازاریابی، موقعیت سازمان، تحلیل رقبا و تحلیل محیطهای بیرونی و درونی سازمان، از یک یا چند مورد از آنها استفاده کنند.
در نهایت آنچه که در انتخاب استراتژیهای بازاریابی گردشگری اهمیت دارد، همخوانی آنها با برنامه بازاریابی و اهداف و ارزشهای کسبوکار شما است. به یاد داشته باشید بدون ایجاد هماهنگی میان بخشهای مختلف بازاریابی، امکان پیشرفت و اجرای درست استراتژیها وجود ندارد.
«قطبنما» و خدمات بازاریابی
بیشک اهمیت بازاریابی گردشگری و اشکال جدید آن مانند دیجیتال مارکتینگ گردشگری حالا بیش از هر زمان دیگری برای کسبوکارها احساس میشود. اما اجرای استراتژیهای مارکتینگ و تحقق مزایایی که میتواند برای کسبوکارها داشته باشد، نیازمند استفاده از تیمهای متخصص در این زمینه است.
«رسانه قطبنما» با بهرهگیری از تجربه کارشناسان حرفهای دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی محتوایی، این خدمات را به کسبوکارها ارائه میکند.
با خدمات «رسانه قطبنما» در این زمینه بیشتر آشنا شوید.
پیشنهاد «رسانه قطبنما»: