سارا سادات مکیان، دانشجوی دکتری و محقق گردشگری دانشگاه گرنوبل آلپ فرانسه
فاطمه باقری، استادیار دانشگاه گیلان و محقق دانشگاه الگارو پرتغال
در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹، انقلاب جمهوری اسلامی و جنگ ایران و عراق، آخرین رویدادهای مهم سیاسی بودند که منجر به تغییرات چشمگیر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در جامعه ایرانی شدند. اگرچه وقوع انقلاب برای مدت کوتاهی پیشرفت زنان ایرانی را متوقف کرد، اما افزایش مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف اقتصادی-اجتماعی، یکی از مهمترین تغییرات اخیر در جامعه ایران است. از آنجایی که حکومت ایران با دین اسلام مرتبط است، بدیهی است که حضور زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی و اقتصادی منوط به تأیید سنتها و قوانین ریشهدار در دین اسلام باشد. علیرغم تغییر جامعه نسبتاً سنتی ایران که تا چند دهه پیش حتی موافق حضور فعال زنان در جامعه نبود، همچنان حضور زنان در اجتماع و تعاملات اجتماعی و اقتصادی آنها باید بر اساس قوانین اسلامی و هنجارهای جنسیتی جامعه باشد.
به دنبال تغییرات ناشی از پیشرفتهای جامعه و به چالش کشیده شدن کلیشههای جنسیتی مرسوم، زنان ایرانی دیگر تن به ازدواج زودهنگام نمیدهند و حتی همزمان با ایفای نقش همسری و مادری، به طور فزایندهای به دنبال مشارکت اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی هستند. با این حال، همچنان جامعه و برخی از خانوادهها (به ویژه در شهرها و روستاهای دور از پایتخت) نابرابریهای متفاوتی را به طور ضمنی یا صریح بر زنان تحمیل میکنند.
بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی در سال ۱۳۹۴، نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران با وجود افزایش شمار زنان تحصیلکرده، تنها ۱۲.۴ درصد بوده است. در این میان، یکی از زمینههای جدید فعالیت زنان، گردشگری و مهماننوازی است. زنان ایرانی نقشهای بسیاری در صنعت گردشگری ایفا میکنند؛ به عنوان مثال رهبر و صاحب ایدههای نوآورانه، کارمند، صاحب کسب و کار، مدرس دانشگاه، راهنمای گردشگری و البته گردشگر.
در عرصه گردشگری، زنان از ابتدا باید به دلایل مختلفی بیشتر از مردان تلاش کنند. دلایلی نظیر:
- عدم دسترسی به آموزشهای حرفهای
- عدم برابری در زندگی روزمره
- انتظارات فرهنگی از آنها درباره ایفای نقش مادری در خانه
- تعصبات جنسیتی که در برخی موارد حتی آنها را از محل کار طرد کرده است.
صنعت گردشگری که معمولاً برای تقویت شمولیت اجتماعی و توانمندسازی گروههای محروم اولویت قائل میشود، بستری ایدهآل برای مشارکت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان ایرانی نه تنها در شهرها، بلکه در مناطق دورافتاده و روستایی فراهم میکند. به عبارتی دیگر، گردشگری، مشارکت زنان را علیرغم محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی جامعه دینی و مردسالار ایران، بیشتر در معرض دید عموم قرار داده است.
زنان ایرانی، به عنوان گردشگر
از منظر فرصتهای فراغت و سفر، به طور کلی میتوان گفت که بین مردان و زنان ایرانی توزیع برابر دیده نمیشود. با این حال، سفر انفرادی یا تک جنسیتی، به زنان فرصت تجربه، تحکیم و اثبات قدرت، عاملیت و استقلال میدهد. طبق قوانین اسلامی و سنتی، مردان ایرانی، عموماً به اصول رفتاری پایبند هستند که نسبت به دختران، خواهران، همسران و حتی مادران خود احساس مالکیت دارند و این اصول، زنان را در انجام آزادانه آنچه میخواهند، محدود و ناچار به اطاعت از پدر، برادر یا شوهر خود میسازد. برای مثال، در مورد مسافرت، آزادی رفت و آمد زنان از نظر قانونی با الزام به کسب اجازه از پدر یا شوهر برای سفر داخلی یا خارجی محدود شده است.
با این حال، در سالهای اخیر جامعه ایران بهرغم تمام قضاوتهای اجتماعی و قانونی، به نفع جایگاه زنان تغییر چشمگیری داشته است. این امر، عمدتاً به دلیل افزایش تحصیلات، استقلال اقتصادی زنان و البته جهانیشدن و توسعه کانالهای ارتباطی غیررسمی است. سفر انفرادی برای زنان، نوعی مقاومت فعال در برابر نابرابریهای جنسیتی به شمار میآید و فرصتهایی را برای آنها ایجاد میکند تا بر ترسهای شخصی غلبه کنند و سنتهای تبعیضآمیز جامعه را به چالش بکشند. دوری از مسئولیتهای معمول خانوادگی و محدودیتهای مربوط به جنسیت و همچنین، شکوفایی اجتماعی و فردی ناشی از این نوع سفرها، به سرزندگی و تندرستی آنها کمک قابل توجهی میکند.
زنان ایرانی، به عنوان رهبران گردشگری
در همین حال، با وجود تمام محدودیتهای ذکرشده، کارآفرینی زنان و نقش آنها در توسعه گردشگری در سطح جهان و در کشور ما رو به رشد بوده است. بر اساس ویرایش دوم گزارش جهانی زنان در گردشگری در سال ۲۰۱۹ میلادی، بیش از نیمی از نیروی کار گردشگری در سراسر جهان، یعنی ۵۴ درصد را زنان تشکیل میدهند. گردشگری فرصتهای بیشتری را برای نقشهای رهبری به زنان میدهد؛ برای مثال، ۲۳ درصد وزرای گردشگری کشورهای جهان، زن هستند.
همانطور که پیشتر ذکر شد، در ایران نیز زنان به دلیل تغییرات اجتماعی و افزایش میزان تحصیلات، به دنبال استقلال و ابراز هویت اجتماعی و اقتصادی هستند. بر اساس دادههای بانک جهانی در سال ۲۰۲۲ میلادی، نرخ مشارکت زنان در نیروی کار جهان در سال ۲۰۲۱ میلادی ۱۴ درصد بوده است. علاوه بر این، تنها ۵ درصد از شرکتهای گردشگری خاورمیانه و شمال آفریقا (از جمله ایران) دارای مدیران زن هستند. یکی از موانع کارآفرینی زنان، اشکال مختلف تبعیض جنسیتی است که در جوامع وجود دارد و منجر به تبعیض اقتصادی و شغلی میشود.
زنان ایرانی در سالهای اخیر نقشهای مختلفی در توسعه گردشگری داشتهاند؛ از کار به عنوان راهنمای گردشگری تا کارآفرینی در مناطق روستایی. زنان در ایران، مشاغل کوچک یا متوسط مقیاس از جمله هدایت گروههای گردشگری داخلی و بینالمللی، تولید و فروش صنایع دستی، آموزش گردشگری، راهاندازی و مدیریت انواع اقامتگاهها و خدمات مرتبط و غیره، را در شهرهای مختلف اداره و مدیریت میکنند. علاوه بر این، تعداد زنان کنشگر ایرانی در حال افزایش است و بیشتر در پروژههای مختلف مرتبط با پایداری و گردشگری، توانمندسازی زنان از طریق گردشگری و حفظ محیط زیست مشارکت میکنند.
بنابراین، گردشگری ابزار ارزشمندی برای افزایش مشارکت زنان در جامعه ایران بوده است. از سوی دیگر، فعالیتها و کارآفرینی زنان میتواند به توسعه گردشگری و دستیابی به برابری جنسیتی کمک کند. با این حال، نباید فراموش کرد که همچنان و هنوز این بحث وجود دارد که برخی از زمینههای کارآفرینی صنعت گردشگری در ایران و جهان (از جمله حمل و نقل) به شدت جنسیتزده باقی مانده است.
برای اطلاعات بیشتر درباره این موضوع، میتوانید مقالهای که در این لینک منتشر شده را بخوانید.
پیشنهاد «رسانه قطبنما»: