رسانه قطبنما: راهحلهای دیجیتال نهتنها صنعت سفر بلکه همه ابعاد زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده و تحول دیجیتال آمده تا سهولت و راحتی و سرعت دسترسی بیشتری را فراهم کند. اما وقتی از مدیران سفر میخواهیم بگویند برای حل مشکلات یا رسیدن به اهداف کسبوکارشان باید از چه راهحلهای دیجیتالی استفاده کنند یا چه اولویتهای دیجیتالی دارند، اغلب به پاسخ روشنی نمیرسیم! این موضوع نشان میدهد که مدیران صنعت سفر اگرچه از اهمیت تحول دیجیتال و استفاده از راهحلهای دیجیتالی آگاهند اما نمیدانند باید از کجا شروع کنند. یکی از راههای تشخیص عمق و وسعت اولویتهای دیجیتالی صنعت سفر این است که ببینیم مدیران ارشد سفر در سراسر جهان چه اهداف تجاری را برای کسبوکار خود در نظر گرفتهاند و چطور میخواهند از راهحلهای دیجیتالی برای رسیدن به این اهداف استفاده کنند.
رسانه تخصصی «اسکیفت» (Skift) از سال ۲۰۲۰ میلادی بههمراه شرکت فناوری اطلاعات «آمازون وب سرویس» (AWS) که در زمینه رایانش ابری فعالیت میکند، نظرسنجی با عنوان «تحول دیجیتال در صنعت سفر» انجام داده است تا به بررسی واقعیتهای تحول دیجیتال در صنعت سفر بپردازد. در نظرسنجی سال ۲۰۲۲ میلادی سرویس وب آمازون و اسکیفت، ۹۵۱ نفر از مدیران ارشد صنعت سفر و مهماننوازی در ۱۲ بازار در سراسر جهان شرکت کردهاند.
«رسانه قطبنما» در نظر دارد با توجه به شعار جهانی گردشگری در سال ۲۰۲۲ میلادی، در مجموعهای از مقالات به موضوع مهم تحول دیجیتال و چگونگی ایجاد و انجام تفکری نو برای صنعت گردشگری و هتلداری، بپردازد. در ادامه، بر اساس نتایج این نظرسنجی، به این سوال پاسخ خواهیم داد که کسبوکارهای مسافرتی در آینده نزدیک چه اهدافی دارند و از چه راهحلهای دیجیتالی برای تحقق این اهداف استفاده خواهند کرد.
اهداف تجاری کسبوکارهای مسافرتی در سال ۲۰۲۳
بر اساس نتایج این نظرسنجی، سه حوزه تجربه مشتری، بهرهوری عملیاتی و مسائل نیروی کار بخشهایی هستند که بیشترین میزان تمرکز کسبوکارها در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ میلادی را به خود اختصاص دادهاند.
در میان این سه حوزه نیز تجربه مشتری با اختلاف زیادی در صدر ایستاده تا جایی که ۴۹.۸ درصد مدیران سفر اعلام کردهاند که بهبود خدمات مشتری هدف اول کسبوکارشان در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ میلادی است. بهبود اثربخشی بازاریابی و تبلیغات نیز با ۴۲.۱ درصد در رتبه دوم اولویت تجاری کسبوکارهای سفر در آینده ایستاده است.
در حوزه بهرهوری عملیاتی نیز کاهش هزینهها، انطباق با نوسانات بازار و کاهش اثرات زیستمحیطی از مهمترین اولویتهای تجاری کسبوکارهای مسافرتی است. در حوزه نیروی کار نیز بهبود تنوع، برابری و شمول و جذب و حفظ استعدادها دغدغه اصلی کسبکارهای سفری در آینده است. حال سوال اینجا است که چطور میتوان از راهحلهای دیجیتال برای رسیدن به این اهداف استفاده کرد؟ شرکتهای بزرگ مسافرتی چطور این راهحلهای دیجیتالی را پیادهسازی و چه نتایجی کسبکردهاند؟
بررسی نمونههای عملی پیادهسازی راهحلهای دیجیتالی در حوزه سفر، شرکتهای مسافرتی را قادر میسازد تا بدانند از کجا تحول دیجیتال خود را شروع و چطور استراتژیهای دیجیتالی خود را با موفقیت پیادهسازی کنند.
تجربه مشتری و راهحلهای دیجیتال
مسافر امروزی میخواهد برندی که از آن خدمات دریافت میکند، او را بشناسند و بتواند نیازهایش را در لحظه پیشبینی کند؛ چرا که بهخوبی میداند حجم زیادی از دادههای شخصی را به این شرکتها میدهد و در عوض، از برندها انتظار دارد در ازای این حجم از اطلاعات، ارزشی را ارائه دهند.
حالا نظرسنجی اسکیفت نشان میدهد که شرکتهای مسافرتی صدای مسافران را شنیدهاند و همین مسئله نیز سبب شده تا برای جلب نظرشان، تلاش زیادی را صرف بهبود تجربه مشتری کنند. اما چطور میتوان با استفاده از راهحلهای دیجیتالی تجربه مشتری را بهبود بخشید؟ بررسی نتایج نظرسنجی اسکیفت نشان میدهد اگر شرکتها بهدنبال تقویت تجربه مشتریان خود هستند باید تلاش خود را معطوف به ۲ حوزه بهبود خدمات مشتری و اثربخشی بازاریابی و تبلیغات کنند؛ اما چگونه؟
برترین استراتژی دیجیتالی برای بهبود خدمات به گردشگران
نتایج نظرسنجی نشان میدهد ۵۰.۸ درصد از مدیران گفتهاند که در دسترس بودن در همه نقاط تماس مشتری در هر لحظه، برترین استراتژی دیجیتالی آنها برای بهبود خدمات مشتری در سال ۲۰۲۲ میلادی است. ۴۳.۳ درصد دیگر نیز معتقدند ارائه گزینههای ارتباطی خودکار و ۲۴ ساعته، عاملی کلیدی در ارائه خدمات بهتر به مشتری است.
۳۳.۹ درصد مدیران سفر نیز معتقدند که گزینههای پرداخت و رزرو انعطافپذیر و همچنین کیوسکهای ثبتنام بدون تماس و سلفسرویس، ابتکارات دیجیتالی مهمی هستند که موفقیت کسبوکارشان را در آینده تضمین میکنند.
برای درک بهتر تاثیر راهحلهای دیجیتال بر بهبود تجربه مشتری، مثالی از گروه هتلهای زنجیرهای هیلتون را بررسی میکنیم.
هیلتون اخیرا با همکاری آمازون وب سرویس، سیستم رزرو مرکزی خود را به فضای ابری منتقل کرده است. این جایهجایی هیلتون را قادر ساخته تا تشخیص دهد کدام اتاقها متصل یا مجاورند. اگرچه این اطلاعات پیش پا افتاده به نظر میرسد، اما این مسئله یکی از مهمترین دلایل تجربه ضعیف مشتری و ناکارآمدی عملیاتی این گروه هتلداری بود. در گذشته، مهمانان میتوانستند اتاقهای مجاور را رزرو کنند اما تضمینی نبود که این اتاقها مجاور یا متصل باشند. در چنین حالتی مهمان بلافاصله با پشتیبانی هتل تماس میگرفت تا مطمئن شود که اتاقها متصل است.
حالا هیلتون ادعا میکند اولین برندی است که میتواند اتصال یا مجاورت اتاق را در لحظه رزرو تضمین کند. همین تغییر کوچک، میزان تماس با پشتیبانی رزرو هیلتون را تا حد زیادی کاهش و میزان رضایت مشتری را از خدمات افزایش داده است.
وقتی پای بهبود خدمات مشتری به میان میآید، علاوه بر اتوماسیون، خدمات شخصیسازی شده یکی از دغدغههای اصلی مسافران است. امروزه با رشد تکنولوژی و افزایش نقاط تماس دیجیتال، از مرحله الهام گرفتن و رویاپردازی سفر گرفته تا به اشتراک گذاشتن نظرات و تجربه، مسافر بهدنبال خدمات سفارشی و شخصیسازی شده است و تنها کلید تحقق این امر نیز دادههای مشتری است. اکسپدیا مثال بسیار خوبی برای درک میزان تاثیر استفاده از دادههای مشتری برای ارائه خدمات شخصیسازی شده و در نهایت بهبود فروش است.
اکسپدیا (Expedia) بهتازگی یک ویژگی خرید هوشمند برای رزرو هتل راهاندازی کرده است که از تکنیک بیش فروشی (Upsell) استفاده میکند. در تکنیک بیشفروشی شما به مشتری پیشنهادی ارائه میدهید که جذابتر است و در عوض، هزینه آن کمی بیشتر از گزینهای است که او در نظر دارد.
ریک فست (Rick Fast)، معاون ارشد بخش تجربه گروه اکسپدیا میگوید هر مسافر زمانی که برای رزرو اقدام میکرد، حدود ۸ میلیون گزینه پیش رو داشت. ارائه یکجای همه این پیشنهادات، فقط منجر به گیج شدن مشتری میشد؛ بنابراین، این گروه اقدام به تغییر این چرخه کرده تا تجربه مشتری را بهبود ببخشد و فروش خود را بهینه کند.
در روش جدید، وقتی مسافر گزینهای را برای رزرو بررسی میکند، سیستم بهصورت پله به پله و افزایشی گزینههایی را به او نمایش میدهد که چند دلار گرانتر از گزینه مد نظر مسافر است؛ اما خدمات بهتری را ارائه میدهد.
این سیستم که مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین است و از همه مهمتر، از دادههای کاربران برای ارائه تجربه شخصیسازی شده در کل چرخه سفر مشتری استفاده میکند. این سیستم، بر این اصل استوار است که «هرچه بیشتر درباره سفری که میسازید بدانیم، بهتر میتوانیم به شما کمک کنیم تا قطعات مناسبی را برای تکمیل آن سفر انتخاب کنید».
برترین استراتژی دیجیتالی در تبلیغات و بازاریابی سفر
همه میدانند بازاریابی و تبلیغات اثربخش و هدفمند تا چه اندازه مهم است و دیگر دوره تبلیغات فلهای به اتمام رسیده است؛ تا جایی که ۵۱.۵ درصد از مدیران حاضر در نظرسنجی گفتهاند شخصیسازی محصولات، خدمات و پیامها، برترین استراتژی دیجیتالی است که در آینده بیشترین تاثیر را بر بازاریابی و تبلیغات کسبوکارشان خواهد گذاشت. ۴۱.۴ درصد مدیران نیز اعلام کردهاند که باید این اطلاعات را در موثرترین کانالها ارائه دهند.
اما بررسی نتایج این نظرسنجی نشان میدهد مدیران سفر هنوز نمیدانند چطور باید این اثربخشی را با استفاده از راهحلهای دیجیتالی محقق کرد و فکر میکنند تنها جمعآوری دادههای مشتری برای ارائه خدمات سفارشی کافی است.
شرکتها فکر میکنند منظور از یکپارچهسازی دادههای مشتری، جمعآوری این دادهها در یک مکان است؛ اما واقعیت این است که جمعآوری دادهها، یک مرحله از یک مجموعه بسیار پیچیده از فرآیندها است. این دادهها باید استانداردسازی شود، هویت مشتری استخراج و رفتارهایی به آن اضافه شود و در نهایت، یک تصویر کلی و واحد از مشتری شکل گیرد. امروزه همه چیز دائما در حال تغییر است؛ بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم مشتریها همان آدم سابق باشند، کمی سادهلوحانه است. توانایی بهروز نگهداشتن مداوم دادههای شخصی و علایق مشتریان، نیز سنگ بنای بهبود تجربه و رضایت مشتری است و این کار تنها با جمعآوری دادهها محقق نمیشود.
گروه هتلهای ویندهام مثال خوبی برای درک بهتر این موضوع است. این گروه هتلداری قصد داشت برنامه وفاداری خود را گسترش دهد و رزرو مستقیم را در آن بگنجاند. مشکل پیادهسازی این طرح آنجا بود که پروفایلها و دادههای مشتریان در سیستمهای متفاوت پراکنده بود و مطابقت و ادغام این دادهها به یک کابوس تبدیل شده بود.
این گروه هتلداری برای حل مشکل، تمام دادههای خود را به یک پلتفرم داده مشتری (CDP) منتقل کرد تا برای هر مشتری اعم از وفادار و غیر وفادار، یک پروفایل یکپارچه ایجاد کند. همین تغییر، تیم توسعهدهنده ویندهام را قادر ساخت تا با کسب بینش صحیح از هر مشتری و امکان تقسیمبندی مخاطبان و ارسال پیامهای هدفمند، میزان ثبتنام در برنامه وفاداری و رزرو خود را افزایش دهد.
نتیجه خیرهکننده بود؛ ویندهام با بهینهسازی بازاریابی دیجیتال خود، از ژانویه تا جولای ۲۰۲۱ میلادی شاهد ۶۰ درصد بهبود در نرخ تبدیل و تا ۳۵ درصد کاهش در هزینههای رسانهای بود. موفقیت ویندهام علاوه بر نشاندادن تاثیر مثبت استفاده از پلتفرم داده مشتری در گردآوری دادههای مشتری از کانالهای متعدد و یکپارچه کردن آنها، نشان میدهد راهحلهای دیجیتالی تا چه اندازه انعطافپذیری کسبوکارها را افزایش میدهد.
بهترین استراتژیهای دیجیتال برای افزایش بهرهوری عملیاتی
یکی از بزرگترین اهداف تحول دیجیتال، بازنشسته کردن سیستمهای قدیمی تککارکردی و جدا از هم و متحد کردن همه بخشها، افزایش بهرهوری و در نتیجه صرفهجویی در هزینهها است. اما چطور میتوان با استفاده از راهحلهای دیجیتال همزمان با کاهش هزینهها، بهرهوری را افزایش داد؟
۴۴.۶ درصد مدیران سفر میگویند انتقال نرمافزارها به فضای ابری، استراتژی دیجیتالی است که هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد. ۴۰.۷ درصد نیز معتقدند سیستمهای ابری با ارائه ویژگی انعطافپذیری این امکان را فراهم میکنند که همزمان با افزایش یا کاهش مقیاس فعالیت کسبوکارشان، میزان استفاده از منابع کنترل و در نتیجه، از هدر رفت منابع جلوگیری شود؛ چرا که در سیستمهای ابری، به هر اندازه که از منابع استفاده کنید هزینه پرداخت میکنید اما در سیستمهای داده مرکزی قدیمی، بدون توجه به میزان فعالیت، باید همواره هزینه ثابتی پرداخت شود.
۳۵ درصد از شرکتها نیز ارائه ابزارهای سلفسرویس و اتوماسیون خدمات را روشهای کلیدی برای افزایش بهرهوری عملیاتی میدانند.
حال سوال اصلی اینجا است که با چه سرعتی میتوان این استراتژیها را پیادهسازی کرد؟ با افزایش مقیاسپذیری فناوریهای نوین، ساختار شرکت و تجربه مشتری چه تغییری خواهد کرد؟
گروه اکسپدیا نمونه بسیار خوبی از اجرای مهار هزینهها و افزایش بهرهوری عملیاتی با استفاده از فناورهای دیجیتال است. برنامه Open World در گروه اکسپدیا، بر پایه یک پشته فناوری (Tech Stack یا مجموعهای از فناوریهایی که یک سازمان برای ساختن یک برنامه وب یا موبایل استفاده میکند) یکپارچه ساخته شده است. پیش از این، تمام برندهای زیرمجموعه گروه اکسپدیا هر کدام بر پشته فناوری خود کار میکردند؛ اما این گروه دریافت که با ایجاد یک پشته فناوری یکپارچه این برندهای زیرمجموعه میتوانند قابلیتهای مشابهی را به اشتراک بگذارند و کل سیستم را کارآمدتر کنند.
امکان جستجوی واحد، ایجاد پروفایلهای مشتری یکپارچه و ارائه محصولات بیمهای جدید بهطور یکپارچه در تمام برندهای گروه اکسپدیا، تنها بخشی از مزایای ایجاد یک پشته فناوری یکپارچه بود. در کنار تمامی این مزایا، اکسپدیا توانست تا حد قابل توجهی هزینههای استفاده از فناوریها را کاهش دهد و همزمان با افزایش یا کاهش حجم فعالیتهای برندهای زیرمجموعه میزان استفاده خود از منابع را کنترل کند.
بهترین استراتژیهای دیجیتال برای تحقق پایداری
مسافران دوست دارند با از برندهایی خدمات دریافت کنند که در تلاشند تاثیر فعالیتهای خود را در محیطزیست کاهش دهند. حالا چطور میتوان با استفاده از فناوریهای دیجیتال تلاشهای پایداری کسبوکارها را به ثمر رساند؟
حدود ۴۶ درصد از مدیران سفر میگویند که تجزیه و تحلیل دادهها برای مدیریت ضایعات، اولویت شماره یک آنها در راستای پایداری است. نزدیک به ۴۰ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی نیز گفتهاند که جمعآوری و اندازهگیری دادههای ردپای کربن برای آنها اهمیت دارد.
برای پیادهسازی این استراتژیها، شرکتها باید شروع به جمعآوری حجم عظیمی از دادهها کنند. حسگرهای اینترنت اشیا، سیستمهای مدیریت ساختمان، برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی یا یادگیری ماشین برای اندازهگیری مصرف آب، کیفیت هوا، مصرف انرژی و ضایعات، همگی به فرآیندهایی نیاز دارند که بتوانند حجم زیادی از داده را مدیریت کنند و فناوری ابری این امکان را فراهم میکند.
۴۲.۶ درصد از مدیران نیز انتقال به فضای ابری را یک استراتژی دیجیتال برتر میدانند که به تلاشهای پایداری آنها کمک میکند. گزارش شرکت تحقیقاتی Research 451، نشان میدهد که وقتی شرکتها از زیرساختهای داخلی به سمت فضای ابری حرکت میکنند، این کار موجب کاهش ۷۷ درصدی سرورها و کاهش ۸۴ درصد مصرف انرژی میشود و انتشار کربن را تا ۸۸ درصد کاهش میدهد.
اگرچه تلاش شرکتهای مسافرتی برای کاهش اثرات زیستمحیطی بسیار مهم است اما آنها باید زمینهای را فراهم کنند تا مسافران هم سهم خود را در بهبود پایداری ایفا کنند. این در حالی است که تنها ۳۰ درصد از مدیران سفر معتقدند که ارائه دادهها یا گزینههای رزرو پایدار به مسافران یک استراتژی کلیدی برای حمایت از پایداری است.
کسبوکارها باید این حقیقت را بپذیرند که یکی از موانع اصلی پایداری در صنعت سفر عدم مشارکت مشتریان است. هرچه برندهای مسافرتی بتوانند مشتریان خود را به مشارکت در کنار خود دعوت کنند و مزایای ملموسی برای انجام این کار ارائه دهند، تلاشهایشان برای تحقق اهداف پایداری موفقتر خواهد بود.
بهترین استراتژیهای دیجیتال در حل مسائل کارکنان
فناوریهای دیجیتال چطور میتواند به حل مشکلات نیروی کار در صنعت سفر کمک کند؟ این روزها کمبود نیروی کار در صنعت سفر یکی از اصلیترین نگرانیهای مدیران است. از ترس از کرونا، سر و کله زدن با مشتریان نگران و سفرهای پر هرج و مرج گرفته تا سالها بیتوجهی به دستمزدها و برنامههای کاری انعطافناپذیر، عوامل متعددی در رویگرداندن کارکنان از صنعت سفر نقش ایفا میکنند.
حال ۵۲.۷ درصد از پاسخ دهندگان به نظرسنجی گفتهاند تاثیرگذارترین استراتژی دیجیتال برای کمک به جذب و حفظ کارمندان، سرمایهگذاری در نرمافزارهای مدرن است.
سیستمهای قدیمی که بسیاری از شرکتهای مسافرتی همچنان از آنها استفاده میکنند، نهتنها دیگر قدیمی شدهاند بلکه کارمندان باید زمان قابل توجهی را صرف آموزش سیستمهای قدیمی کنند.
این در حالی است که برای نسل بومیهای دیجیتال که با تکنولوژی زاده شدهاند و برای اولین بار وارد بازار کار میشوند، نصب و سهولت استفاده از سیستمها یک عامل ضروری است. این نسل میخواهند از فناوریهایی استفاده کنند که در زندگی روزمره خود میشناسند، نه فناوریهایی که دیگر از رده خارج شدهاند.
روی دیگر این سکه، آموزش فناوریهای نوین به کارمندان قدیمی است؛ چرا که شرکتها نمیخواهند نیروهای وفادار خود را از دست بدهند. اما وقتی فناوریها نو میشوند، کارمندان دیگر نمیتوانند با همان مهارتهای قدیمی با سیستمهای جدید کار کنند. در چنین شرایطی ارتقای مهارت کارکنان تاثیر بلندمدتی بر حفظ آنها خواهد داشت.
نتایج نظرسنجی نیز نشان میدهد شرکتها در حال تلاش برای حفظ کارکنان خود در همه نقشها هستند. بیش از ۴۰ درصد از مدیران معتقدند که راهحلهای دیجیتال برای دستیابی به اهدافی مثل تنوع، برابری و شمول و آموزش کارکنان بسیار حیاتی است. فناوریهایی مثل هوش مصنوعی و اتوماسیون نهتنها تجربه مشتری را تسهیل میکنند بلکه مدیریت کار را برای کارکنان نیز آسانتر میکنند.
بهطور مثال، کرونا ثابت کرد که ارائه پشتیبانی حضوری کارکنان از ساعت ۰۹:۰۰ الی ۱۷:۰۰ در بیشتر موارد نهتنها غیر ضروری است، بلکه از منظر کیفیت خدمات مشتری گاهی مضر هم خواهد بود؛ چرا که مشتریان ممکن است در هر ساعت از شبانهروز نیاز به کمک داشته باشند. فناوریهای دیجیتال، نهتنها امکان ارائه خدمات پشتیبانی ۲۴ ساعته را فراهم میکنند، بلکه میتوانند با حذف نیاز به حضور فیزیکی و با ایجاد امکان دورکاری، شرایط کار افراد بیشتری مثل والدین خانهدار را ممکن کنند.
از سوی دیگر، وقتی کارکنان کارهای ساده مثل پاسخ به سوالات تکراری مشتریان را به فناوریهای نو مثل هوش مصنوعی و چتباتها میسپارند، میتوانند وقت بیشتری را صرف مشکلات جدیتر مشتریان کنند. همین تغییر کوچک، هم هزینههای شرکتها را تا حد بسیار زیادی کاهش میدهد و هم سبب میشود که کارکنان احساس اهمیت بیشتری کنند و وقت خود را صرف حل مشکلات کلانتری کنند که حتما نیاز به مشورت با یک نیروی انسانی را دارد.
تحول دیجیتال یک مسیر است
کرونا ثابت کرد نمیتوان آینده را تمام و کمال حدس زد و شروع به تدوین استانداردهای سفت و سخت یا غیرمنعطف کرد؛ در چنین وضعیتی، تحول دیجیتال همراهی با موج تغییرات را آسانتر میکند. استفاده از فناوریهای ابری، هوش مصنوعی و تجزیهوتحلیل دادهها، به شرکتهای مسافرتی قدرتی داده که پیش از این هرگز تجربه نکرده بودند. این ابزارها به شرکتهای مسافرتی دید جامعتری از جایگاهی که دارند و اینکه چگونه میتوانند در زمانهای غیرمنتظره موفق ظاهر شوند، داد اما استفاده از این فناوریها به این معنی نیست که میتوان آینده را پیشبینی کرد.
همیشه این نکته را به خاطر داشته باشید که تحول دیجیتال مقصد نیست، بلکه یک مسیر است و شرکتهایی که تحول دیجیتال را یک سیر تکامل همیشگی و بازتعریف مجدد کسبوکارشان در تعامل با جهان همیشه در حال تغییر میشناسند، بهتر میتوانند از پس موقعیتهای مختلف برآیند.
از سوی دیگر، بهعنوان یک کسبوکار باید این حقیقت را به خاطر داشته باشید که همیشه یک فناوری برای تحول دیجیتال وجود دارد، اما شرکتهایی موفق هستند که تشخیص میدهند در سیر تحول دیجیتال، این افراد و فرآیندها هستند که در اولویت قرار دارند.
پیشنهاد «رسانه قطبنما»: