رسانه قطبنما: تولد گردشگری خوراک در جهان به حدودا نیم قرن پیش بازمیگردد. اواسط دهه ۷۰ یا ۸۰ قرن گذشته میلادی بود که به صنعت گردشگری یک شاخه جدید اضافه شد. کمی بعدتر در سال ۲۰۰۱ میلادی، آقای اریک ولف که یکی از پژوهشگران جدی حوزه خوراک است و در حال حاضر، مدیریت انجمن جهانی گردشگری خوراک را برعهده دارد، مقالهای منتشر کرد که در آن برای اولین بار، واژه گردشگری خوراک یا گردشگری غذایی را بهکار برد.
گردشگری خوراک یکی از متنوعترین حوزههای توریسم است که از وقتی شناخته شده، به سرعت جای خود را در بین مردم جهان باز کرده است و هر ساله به آمار گردشگرانی که برای چشیدن طعم جدید غذای یک منطقه به آنجا سفر میکنند، افزوده میشود.
آمارهای سال ۲۰۲۲ میلادی از گردشگری خوراک جهان میگوید که ارزش این بازار در جهان به حدود هزار و ۱۲۰ میلیارد دلار رسیده است و پیشبینی میشود که این رقم تا پنج سال آینده یعنی ۲۰۲۷ میلادی، با ۱۷ درصد رشد به نزدیک دو هزار میلیارد دلار برسد.
این آمارها در حالی وضعیت تساعدی خارقالعادهای دارند که پیش از برنامهسازیهای تلویزیونی و تولید محتوا در شبکههای اجتماعی، بازار گردشگری خوراک چندان رونق نداشت.
غذاهای محلی چگونه جهانی شدند؟
تا پیش از تولد و رشد شبکههای اجتماعی در جهان، غذاهای ملل و شهرهای مختلف بهصورت دهانبهدهان، از طریق یادداشتهای گردشگران در وبلاگها و سفرنامههای آنها و برنامههای تلویزیونی که علاقهمندان به فرهنگ و ملل مختلف تهیه میکردند، شناخته میشد اما پس از آنکه شبکههای اجتماعی پا به عرصه ارتباطات گذاشتند، اوضاع تغییر کرد. هم پخت غذاهای محلی در دیگر نقاط فراگیر شد و هم افراد بیشتری ترغیب میشدند که مثلا برای چشیدن مزه پیتزای اصیل، به خاستگاه آن یعنی ایتالیا بروند.
این اتفاق در ایران هم افتاد. اواسط دهه ۱۳۶۰ بود که صداوسیمای ایران به تولید و پخش برنامههایی با محوریت خوراک و نوشیدنی روی آورد و طرز تهیه و سرو آنها را آموزش میداد. این ماجرا تا حدود سی سال ادامه داشت؛ اما شبکههای اجتماعی قاعده بازی را تغییر داد.
افرادی که پیش از آن فقط بیننده برنامههای تلویزیونی بودند، میتوانستند خودشان هم محتوا تولید کنند و با مخاطبانشان به اشتراک بگذارند. اهالی سفر هم در این بین فرصت را غنیمت شمردند و بهواسطه موقعیتی که داشتند، غذاهای کمترشناختهشده را معرفی میکردند؛ غذاهایی مثل قلیه ماهی بوشهر یا آش ارده دزفول که محلی بودند و مانند قورمهسبزی و فسنجان و مرغ ترش و... هنوز در سطح کشور معروف نشده بودند.
البته تولیدکنندگان محتوای خوراک که امروزه حجم بسیار زیادی از محتوا در شبکههای اجتماعی را به خود اختصاص دادهاند، همه در یک دسته قرار نمیگیرند؛ چرا که بعضی از آنها در شهرها فعالیت میکنند و عمدتا به معرفی غذاهای فستفودی و تبلیغ رستورانها میپردازند که در دسته فودبلاگرها قرار میگیرند، اما برخی دیگر صرفا غذاهای محلی را نشانه گرفتهاند که خاصتر هستند و مشخصا با صنعت سفر و گردشگری مستقیما سروکار دارد.
«دور نیست» کجاست؟
یکی از کسبوکارهایی که توجه خاصی به غذاهای محلی و خوراکهایی که در شهرها و روستاهای مختلف ایران طبخ میشود نشان میدهد، «دور نیست» است. «دور نیست» یک پروژه دیجیتال است که مدیر آن، جعفر میراشرفی، دغدغه حفظ میراث فرهنگی و آداب و رسوم ایران را دارد و تلاش میکند در این پروژه، عناصر فرهنگی در حال حذف ایران را ثبت کند. یکی از این عناصر فرهنگی هم خوراک است.
میراشرفی در توضیح پروژه «دور نیست» به رسانه قطبنما میگوید: «بعد از بیست و پنج سال تجربه مستندسازی و تهیهکنندگی در تلویزیون، اواسط دهه هشتاد بود که پس از سرد شدن از کار کردن با صداوسیما، تصمیم به جدایی از این نهاد رسانهای گرفتم و خواستم ایدهای را که سالها در ذهن داشتم، پیاده کنم.»
او در ادامه راهاندازی «دور نیست» را اینگونه روایت میکند: «سال ۹۴ سایت «دور نیست» را راهاندازی کردم و همان سال یک کانال تلگرام هم راه انداختم و فیلمهایی را که میساختم، آنجا منتشر میکردم. این فیلمها عموما مورد استقبال همسفران قرار میگرفت و بین آنها دستبهدست میشد. همان سالها بود که بازار اقامتگاههای بومگردی کشور داشت گرم میشد و بنابراین، فرآیند تولید فیلمهای ما هم تسهیل شد.»
مستندهای کوتاه چند دقیقهای با بازیگران بومی
فیلمهایی که «دور نیست» تولید میکند، بهنوعی متفاوت با دیگر تولیدکنندگان حوزه گردشگری خوراک است؛ مستند است و بازیگران آن مردم محلی هستند که در واقع زندگی خودشان را میکنند و دوربین «دور نیست» آنها را ثبت میکند. این مستندهای کوتاه چند دقیقهای که عمده آنها به تهیه خوراک اختصاص دارد، اعضای یک خانواده یا محله را نشان میدهد که باهم در انجام یک کار مشارکت میکنند؛ حالا این کار میتواند تهیه یک غذای خاص منطقه باشد یا تولید یک محصولی که هنر دست بومیهاست.
افرادی که در این فیلمها حضور دارند با گویش محلی با یکدیگر صحبت میکنند، لباس خاص منطقه خود را میپوشند و باهم معاشرت میکنند. میراشرفی میگوید که ما در فرایند تهیه این فیلمها کاملا منفعل عمل میکنیم؛ یعنی به افراد نمیگوییم چه کار بکنند و یا چه بگویند، آنها زندگی میکنند و ما آن را ثبت میکنیم.
صاحب ایده و مدیر پروژه «دور نیست» درباره نحوه همکاری با این افراد توضیح میدهد: «ما به دعوت اقامتگاههای بومگردی برای چند روز به آنجا میرویم؛ اما ویدیوها را برای خودمان میسازیم، یعنی برای کاملتر کردن مجموعه «دور نیست» سفر و ویدیو تهیه میکنیم. بعد این ویدیو را بهصورت رایگان به صاحب اقامتگاه بومگردی که میزبان ما شده نیز میدهیم تا آنها هم استفاده کنند. اقامتگاه بومگردی مربوطه هم هزینه سفر ما اعم از رفتوآمد، اقامت، خوراک و... را تامین میکند.»
او این مسئله را نقطه قوت «دور نیست» میداند که دایره فعالیت آن را با دیگر فعالان حوزه گردشگری خوراک جدا میکند: «اگر ما غذا را نشان میدهیم، بحث ما فقط غذا نیست و بلکه فرآیند تولید آن، اینکه چه مشارکتهایی انجام میشود، زبان یا گویشی که افراد با آن صحبت میکنند، لباس محلی آنها، معماری آن منطقه و... را نیز مدنظر داریم. در واقع، این غذا بهانهای است که بتوانیم چند نشانه فرهنگی حتی مثل ظروف، قاشق و چنگال خاص منطقه را بیاوریم.»
مدل درآمدزایی «دور نیست»
میراشرفی در خصوص مدل درآمدی این پروژه میگوید: «عمده دریافت ما از طریق دونیت یا همان کمکهای مالی افراد علاقهمند است. از اقامتگاهها پولی بابت ساخت ویدیو دریافت نمیکنیم و فقط هزینه سفر ما با آنهاست؛ چرا که ما در حال ثبت میراث ناملموس هستیم و بیشتر با عینک فرهنگی به این کار نگاه میکنیم تا اقتصادی. اما از ابتدای امسال به دلیل فیلتر شدن اینستاگرام، صفحه یوتیوب «دور نیست» را هم راهاندازی کردیم که امیدواریم بتوانیم آن را به درآمدزایی برسانیم. البته، پیشنهاد همکاری از سمت برندهای بزرگ حوزه خوراک و حوزه گردشگری هم داشتهایم که با بعضی از آنها همکاری کردهایم و با دوستان دیگر در حال مذاکره هستیم.»
کاری که «دور نیست» انجام میدهد، با اینکه صرفا نشان دادن طرز تهیه خوراک و نوشیدنی به قصد جذب مسافر نیست، اما عملا این اتفاق را در پی دارد. اقامتگاههایی که با این کسبوکار همکاری میکنند بهنوعی با هزینه بسیار کم، هم خودشان را تبلیغ میکنند و هم فرهنگ غذایی و دیگر عناصر فرهنگی مانند بازیها، لباس، زبان و گویش، رسم و رسوم و دیگر عناصر فرهنگی خود را زنده نگه میدارند.
تفاوتی که «دور نیست» با دیگر فعالان حوزه گردشگری خوراک برای خود قائل است، به محتوایی که تولید میکند برمیگردد. میراشرفی این مسئله را نقطه قوت «دور نیست» میداند که دایره فعالیت آن را با دیگر فعالان حوزه گردشگری خوراک متمایز میکند: «اگر ما غذا را نشان میدهیم، بحث ما فقط غذا نیست. همانطور که اشاره شد، این غذا بهانهای است که بتوانیم چند نشانه فرهنگی حتی ظروف، قاشق و چنگال خاص منطقه را بیاوریم و همه اینها برای مردم جذاب است که بهانه سفرشان شود.»
رقیب «دور نیست» کیست؟
از مدیر پروژه «دور نیست» در خصوص موانع پیش روی کسبوکار میپرسیم و او بلافاصله به فودبلاگرها اشاره میکند. میراشرفی میگوید: «مشکلی که داریم این است که قدرت فودبلاگرها بیشتر است، آنها بیشتر دیده میشوند و به طرز نامناسبی دارند زیاد میشوند و همه را دارند از محتوا، زده میکنند. آنها باعث میشوند ما هم متهم بشویم و مخاطب فکر کند که چون ما هم از خوراک تولید محتوا میکنیم، پس فرقی بین ما نیست.»
او در ادامه توضیح میدهد: «تفاوت ما با آنها این است که ما کار فرهنگی میکنیم و آنها بیشتر به فکر بیزینس و کسب درآمد هستند و حتی ارزشهای ما هم در اینجا متفاوت است. کار درست، همیشه سختتر است و ما برای این دشواری، آمادهایم. محتوایی که آنها تولید میکنند دو سال دیگر شاید اصلا قابل استفاده نباشد، ولی تولیدات ما هرچه بگذرد ارزشمندتر میشود.»
میراشرفی همچنین، به عملکرد متولی گردشگری اشاره میکند که عملا کاری برای آنها نمیکند و کمی که بیشتر سفره دلش را باز میکند، میگوید: «بزرگترین کمک آنها البته هیچ کاری نداشتن است! من پس از جدایی از تلویزیون تصمیم گرفتم تا جایی که میتوانم پروژه را بدون کمک و دخالت نهادهای دولتی کشور پیش ببرم.»
بازیگرهای گردشگری خوراک در ایران کم نیستند، اما پروژه «دور نیست» که هم انواع خوراک ناشناخته را معرفی میکند و برای گردشگران جذاب است و هم دغدغه ثبت میراث فرهنگی ناملموس ایران را دارد، فعلا نمونه دیگری در کشور ندارد و این یعنی، بازار تولید محتوای گردشگری ایران هنوز جای کار بسیاری دارد.
خوراک در سفرهای تمام مردم جهان نقش بسیار جدی دارد و به اعلام آمارها حدودا یک سوم هزینههای سفر گردشگران را شامل میشود. بنابراین، نقش تولیدکنندگان محتوا در چه چیزی نشان دادن و چگونه نشان دادن آن بسیار جدی تلقی میشود.
پیشنهاد «رسانه قطبنما»: