رسانه قطبنما: چه یک بازاریاب تازهکار باشید و چه صاحب کسبوکار در فضای آنلاین، دانستن اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ و نحوه استفاده از آنها، لازمه موفقیت شما در حرفه و کسبوکارتان است.
Impression، نرخ تبدیل (Conversation Rate)، اقیانوس آبی، بازاریابی درونگرا و برونگرا و… هزاران اصطلاح مهم و رایج دیگر در بازاریابی دیجیتال وجود دارد که اگر ندانید، عملاً نمیتوانید در بازار آنلاین رقابت کنید.
آشنایی با اصطلاحات بازاریابی در کنار اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ به شما کمک میکند تا دید بهتری نسبت به عملکرد کمپینها و استراتژیهای بازاریابی خود پیدا کنید و برای جذب مخاطبان و درگیرکردن آنها با محتوا و محصولات خود به صورتی هدفمندتر برنامهریزی داشته باشید.
شما کدام اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ را میشناسید؟ آیا تا به حال به این فکر کردهاید که آشنایی با اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ چقدر میتواند برای پیشرفت کسبوکارتان مهم باشد؟
در این مطلب، با ما همراه باشید تا بیشتر با این اصطلاحات آشنا شوید.
آنچه در این مقاله میخوانید:
اصطلاحات کلی بازاریابی
فرقی نمیکند کسبوکار آنلاین داشته باشید یا آفلاین؛ در زمینه بازاریابی دیجیتال کار کنید یا بازاریابی محتوایی؛ دانستن برخی از اصطلاحات بازاریابی برای هر کسبوکاری ضروری است. باید بدانید که این اصطلاحات، هسته و شاخصه اصلی بازاریابی شما را شکل میدهد. برخی از رایج ترین و مهم ترین اصطلاحات بازاریابی عبارتند از:
بازاریابی داخلی
بازاریابی داخلی (Inbound Marketing) یا بازاریابی درونگرا، یک روش تجاری است که مشتریان را از طریق تولید محتوا و تجربیات ارزشمند و متناسب با آنها، جذب میکند. در بازاریابی درونگرا، تبلیغات و محصولات بر اساس نیاز مشتریان طراحی میشود و از این طریق اعتماد و وفاداری آنها را تقویت میکند.
هدف بازاریابی درونگرا تبدیل یک کسبوکار به منبع مهم اطلاعاتی و ارزشمند برای مشتریان است. این بازاریابی با ایجاد روابط معنادار و پایدار با مصرفکنندگان و مشتریان بالقوه، مشکلات فعلی آنها را حلوفصل میکند. همچنین با توانمندسازی مشتریان، به آنها کمک میکند تا در هر مرحله از سفر خرید خود، به اهداف خود برسند.
بازاریابی بیرونی
بازاریابی بیرونی (Outbound Marketing) یا برونگرا، یکی از روشهای سنتی بازاریابی است که در آن کسبوکارها تعامل با مشتریان را آغاز و پیامهای خود را به مخاطبان ارسال میکنند.
بازاریابی برونگرا شامل فعالیتهای متعددی مانند تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات رادیویی، تبلیغات چاپی مانند روزنامه، آگهیها و مجلات، نمایشگاههای تجاری، مجموعه سمینارها و تماسهای فروش میشود. این نوع از بازاریابی، اغلب بخش بزرگی از بودجههای سازمانی را به خود اختصاص میدهد؛ اما بازگشت سرمایه بسیار کمتری نسبت به بازاریابی درونگرا دارد.
بازاریابی مجدد
بازاریابی مجدد (Remarketing) یا Retargeting یکی از تکنیکهای بازاریابی است که به شما اجازه میدهد تا با افرادی که قبلاً با برند شما تعامل داشتند، مجدداً ارتباط برقرار کنید. این افراد شامل کسانی است که قبلاً از صفحات وبسایت شما بازدید و خرید کردهاند یا حتی کسانی که با محتوای شما در شبکههای اجتماعی تعامل داشتند.
برای مثال، مشتریانی که سبد خرید خود را رها میکنند، یکی از بهترین افراد برای استفاده از بازاریابی مجدد هستند. شما با ارسال ایمیل یادآوری به حساب کاربری این افراد، میتوانید محصولات رهاشده در سبد خرید را به آنها یادآوری کنید. با این کار، نرخ سبدهای خرید رها شده وبسایت نیز کاهش مییابد.
استراتژی رانشی
در استراتژی بازاریابی رانشی (Push Marketing) کسبوکارها تلاش میکنند تا محصولات خود را به دست مصرفکنندگان برسانند. در واقع، تمرکز اصلی استراتژی رانشی بر هلدادن محصولات به سمت مشتری است و سعی میکند با استفاده از روشهای مختلف بازاریابی، محصولات را به سمتی هدایت کند که توسط مشتریان دیده شود.
یکی از اهداف بازاریابی رانشی آن است که مدت زمان بین مشاهده محصول تا تصمیم نهایی خرید آن را تا جای ممکن کاهش دهد.
در این نوع از بازاریابی، مهم نیست مشتریان به آن محصول نیاز دارند یا خیر، بلکه تمرکز بر جذب کلی مشتریان است و قرار است مشتریان از محصول و مزایای آن آگاه شوند. تبلیغات تلویزیونها، یکی از مثالهای رایج در بازاریابی رانشی است.
بازاریابی کششی
بازاریابی کششی (Pull Marketing) رویکردی است که در آن برای جذب مشتریان از بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO) و سایر روشهای غیر مزاحم استفاده میشود. هدف نهایی بازاریابی کششی، ارتقای آگاهی مصرفکننده از برند و محصولات و در نهایت، افزایش تقاضا است.
در بازاریابی کششی، شما تلاش میکنید مشتریان قبل از خرید محصول، به آن احساس نیاز کنند. اطلاعرسانی در مورد محصول، از طریق تبلیغات دهان به دهان، انتشار اخبار و پیشنهاد تخفیفات ویژه موجب میشود تا مشتریان محصولات شما را جستجو کنند. علاوه بر این، بازاریابی در رسانههای اجتماعی، بازاریابی محتوا و تبلیغات بومی، به افزایش فروش در بازاریابی کششی کمک میکند.
تجزیه و تحلیل بازاریابی
منظور از تجزیه و تحلیل بازاریابی (Marketing Analytics)، استفاده از دادهها برای اجرای بازاریابی اثربخش و کسب موفقیت در فعالیتهای بازاریابی است. این دادهها از طریق اندازهگیری «شاخص کلیدی عملکرد» (KPI) به دست میآید.
تجزیه و تحلیل بازاریابی هم برای بازاریابان و هم مصرفکنندگان مزایای بسیاری دارد. نتایج این تحلیلها، به بازاریابان کمک میکند تا درک بهتری از عوامل موثر در آگاهی از برند، افزایش نرخ تبدیلها و بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشند. همچنین تضمین میکند که مصرفکنندگان نیز تبلیغات هدفمندتر و شخصیسازیشده دریافت کنند؛ تبلیغاتی که با نیازها و علایق آنها مطابقت دارد.
علاوه بر این، ترکیب هوش مصنوعی با استراتژیهای بازاریابی کمک میکند تا چشمانداز عمیقتری از مصرفکنندگان به دست آورده اهداف بازاریابی خود را بهینهسازی کنید.
شاخص کلیدی عملکرد یا KPI
بالاتر به شاخص کلیدی عملکرد یا KPI اشاره کردیم؛ یکی از اصطلاحات رایج بازاریابی که برای اندازهگیری عملکرد فعالیتهای بازاریابی شرکت یا افراد سازمان استفاده میشود. شاخصهای کلیدی عملکرد، به شما نشان میدهد چقدر به اهداف خود نزدیک شدهاید یا کمپینهای بازاریابیتان تا چه حد موفق بودهاند.
این شاخصها متناسب با اهداف سازمان مشخص میشوند و به کمک آنها میتوان عملکرد کسبوکار را در مقیاسهای خرد یا کلان بررسی کرد. برخی از مثالها و نمونههای KPI متناسب با اهداف برند عبارتند از:
- هدف: آگاهی از برند
- KPI مرتبط: ترافیک سایت، تعداد دنبالکنندههای شبکه اجتماعی، تعداد ثبتنامها، میزان منشنها توسط مشتریان یا شرکا
- هدف: افزایش درآمد
- KPI مرتبط: فروش روزانه، ترافیک سایت
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) یا ROI یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان میدهد.
وبسایت «Investopedia» نرخ بازگشت سرمایه را شاخص عملکردی برای ارزیابی کارایی یا سودآوری یک سرمایهگذاری یا مقایسه کارایی آنها با یکدیگر معرفی میکند. در ROI، میزان بازده یک سرمایهگذاری، متناسب با هزینههای کل اندازهگیری و به صورت درصد یا نسبت، بیان میشود.
نرخ بازگشت سرمایه به این ترتیب محاسبه میشود:
ROI= ارزش فعلی سرمایه منهای هزینه سرمایهگذاری، تقسیم بر کل هزینه سرمایهگذاری .
هزینه به ازای هر مشتری یا CPA
هزینه به ازای هر مشتری (Cost per Acquisition) بهطور اختصار CPA، که بهعنوان هزینه به ازای تبدیل (Cost per Conversion) یا CPC هم شناخته میشود، یک معیار بازاریابی رشد است. منظور از این معیار، کل سرمایهای است که از نقطه تماس مشتری تا تبدیل نهایی آن به مشتری بالقوه و خروج از قیف فروش، هزینه میشود. نکته مهمی که در CPA وجود دارد آن است که تنها هزینههای بازاریابی و تبلیغات در این شاخص لحاظ میشود.
علاوه بر این، هزینه به ازای مشتری یک معیار مالی ایدهآل برای اندازهگیری مستقیم تاثیر درآمد کمپینهای بازاریابی نسبت به هزینه کلی آنها است.
هزینه جذب مشتری یا CAC
هزینه جذب مشتری (Customer Acquisition Cost) یا (CAC) همانطور از اسمش پیداست مقدار پول و منابعی است که یک شرکت برای جذب مخاطب و تبدیل او به یک مشتری بالقوه هزینه میکند. هزینههای CAC، برخلاف CPA مقیاس بزرگتری را شامل میشود و از هزینه تولید محصول گرفته تا بازاریابی و تبلیغات، هزینه دستمزد کارگران، هزینههای کارگاهی و... را در برمیگیرد.
در عین حال اگر شرکتی تنها وظیفه بازاریابی یک محصول را بر عهده داشته باشد، در این صورت مقدار CAC با CPA برابر خواهد شد.
اهمیت این شاخص تا جایی است که بیتوجهی به آن و هزینه بیش از حد برای جذب مشتریان جدید، باعث شکست استارتاپها و شرکتهای نوپا در ابتدای راه میشود.
اگر میخواهید در عین توسعه کسبوکار خود و جذب مشتریان جدید، سوددهی داشته باشید باید روی بهینهسازی هزینه کسب مشتریان تمرکز کنید.
فراخوان به عمل یا CTA
فراخوان به عمل (CTA) یا کال تو اکشن (Call to Action) دستورالعمل یا درخواستی است که مخاطبان را تشویق میکند تا اقدامی مشخصی را انجام دهند. CTA اغلب به شکل دستوری یا عبارت مانند «ثبتنام»، «اکنون بخرید» در وبسایتها، تبلیغات کاغذی، بازاریابی محیطی و… نمایش داده میشود و تنها با یک کلیک، مصرفکنندگان را به صفحه مورد نظر هدایت میکند.
CTA، به کسبوکارها کمک میکند تا بازدیدکنندگان وبسایت را به سرنخها و مشتریان بالقوه تیم فروش تبدیل کند. CTA ها متناسب با اهداف کسبوکار میتواند مخاطبان را به اقدامات مختلفی تشویق کند.
اقیانوس آبی
منظور از اقیانوس آبی (Blue Ocean) در بازاریابی، ایجاد بازارهای جدید با هزینه کم و تقاضای جدید است. در استراتژی اقیانوس آبی کسبوکارها تلاش میکنند تا با ایجاد یک مزیت رقابتی، خود را از رقبا جدا و نیازهای پنهان مشتریان را برطرف کنند.
با ایجاد بازارهای جدید، عادات و باورهای جدید به کمک استراتژیهای اقیانوس آبی، عملاً دیگر رقابت با رقبا برای شما معنایی ندارد و این شما هستید که بهتنهایی، بخشی از بازار را در دست گرفتهاید. اقیانوس آبی مانند زمین بازی است که تنها یک بازیکن دارد و هر طور که بخواهد بازی میکند.
در واقع اقیانوس آبی به بخشی از بازار گفته میشود که بازیکنان آن شناخته شده نیستند، مرزهای بازار رقابتی مشخص نیست و قوانین رقابتی خاصی تعیین نشده است.
اقیانوس قرمز
بر خلاف اقیانوس آبی که بازاری جدید بکر و کم رقابت است، اقیانوس قرمز (Red Ocean) در بازاریابی، مانند زمین بازی میماند که بازیکنان آن برای بقا در حال جنگیدن با یکدیگرند. اقیانوس قرمز شامل همه صنایع شناختهای است که امروزه وجود دارند. در این بازار، مرزهای صنعت مشخص است و شرکتها سعی میکنند با پیشیگرفتن از رقبا، سهم بیشتری از بازار را به دست آوردند.
در بازار اقیانوس سرخ، همه صنایع در حال مبارزه برای حل مشکلات مشابه یا برآوردهکردن نیازهای مشابه مصرفکنندگان هستند.
اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ
پس از اصطلاحات کلی بازاریابی، نوبت به اصطلاحات رایج بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ میرسد.
دانستن این اصطلاحات، نهتنها برای بازاریابان حرفهای، بلکه برای صاحبان کسبوکارها، تیم فروش و همه کسانی که برای پیشرفت کسبوکار در فضای آنلاین تلاش میکنند، مهم است.
اما مهم ترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ که باید حتما آنها را به خاطر بسپاریم، کداماند؟
صفحه نتایج موتور جستجو
صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) به صفحات نتایجی گفته میشود که در هنگام جستجوی عبارتی آنلاین در موتورهای جستجو مانند گوگل، به کاربران نشان داده میشود.
نتایجی که در این صفحات به نمایش درمیآید، متناسب با نوع موتور جستجو، الگوریتمها، راهاندازی وبسایتهای جدید و رقابت شدید بین وبسایتها، دائماً در حال تغییر است. همچنین مکان کاربر و تاریخچه جستجوی او نیز موجب شخصیسازی بیشتر نتایج برای او میشود.
جالب است بدانید که همه نتایج این صفحات، برگرفته از نتایج جستجوی ارگانیک نیست و گاهی در میان آنها نتایج تبلیغات گوگل (Google Ads)، نمودارها، عکس و نتایجی از این دست هم نمایش داده میشود.
همکاری در فروش
همکاری در فروش یا افیلیت مارکتینگ (Affiliate Marketing) یکی از روشهای پرطرفدار دیجیتال مارکتینگ است که به فروشندگان و سازمانها کمک میکند تا با تبلیغ محصولات و خدمات خود در وبسایت یا پلتفرم دیگر، مشتریان بیشتری جذب کنند. در ادامه، این برندها بهازای میزان فروشی که از طریق بازاریابی وابسته یا افیلیت مارکتینگ به دست میآورند، به وبسایت میزبان، حق کمیسیون پرداخت میکنند.
در این روش بازاریابی ۳ حوزه مهم وجود دارد:
۱. تبلیغدهندگان یا فروشندگان محصولات: کسبوکارهایی که از طریق افلیت مارکتینگ میخواهند میزان فروش خود را افزایش دهند.
۲. تبلیغکنندگان: وبسایتها یا پلتفرمهایی که بهعنوان میزبان و بستر اصلی افلیت مارکتینگ برای تبلیغ محصولات شناخته میشوند.
۳. مشتریان: کاربرانی که از طریق کلیک بر روی لینکهای تبلیغات، به وبسایت فروشنده منتقل میشوند.
تست A/B
تست A/B که با نام Split Testing نیز شناخته میشود روشی است در آن دو یا چند نسخه از یک متغیر مانند وبسایت یا اپلیکیشن بهطور همزمان مورد ارزیابی و آزمایش قرار میگیرند. تست A/B روشی ایدهآل برای تعیین بهترین استراتژی تبلیغاتی و بازاریابی آنلاین برای کسبوکار شما است.
فرض کنید دو نسخه از یک صفحه وبسایت یکی به نام A و دیگری به نام B ساختهاید. این دو صفحه در مدت زمان معین بهطور تصادفی به بازدیدکندگان نمایش داده میشود. در نهایت، با مقایسه عملکرد هر دو نسخه و میزان تعامل بازدیدکنندگان با آن، میتوان بهترین نمونه را انتخاب کرد یا با ترکیب آن دو، گزینهای ایدهآل ساخت.
هزینه به ازای هزار نمایش یا CPM
«Cost Per Mile» یا CPM یکی از اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است و به میزان هزینه هر هزار نمایش تبلیغات در یک وبسایت اشاره دارد. CPM در حقیقت، یکی از چندین روش مورد استفاده برای قیمتگذاری تبلیغات آنلاین است که در کنار روشهای دیگر، مانند هزینه به ازای کلیک (CPC) و هزینه به ازای خرید یا اقدام (CPA) استفاده میشود.
برای مثال، اگر وبسایتی هزینه CPM خود را ۱۰ هزار تومان اعلام کند، یعنی کسبوکار تبلیغکننده باید به ازای هر هزار نمایش تبلیغات، ۱۰ هزار تومان به ناشر پرداخت کند.
هزینه به ازای کلیک یا CPC
هزینه به ازای کلیک (Cost Per Click) یا CPC یکی از رایج ترین مدلهای تبلیغات آنلاین است که در آن به ازای تعداد کلیکهای انجامشده روی لینک تبلیغات، از تبلیغکنندگان هزینه دریافت میشود.
این مدل هزینه به عنوان «پرداخت به ازای کلیک» (Pay-Per-Click) یا PPC نیز در میان بازاریابان شناخته میشود.
گوگل ادسنس (Google AdSense) یکی از بزرگترین بسترهای تبلیغات «CPC» است که به کسبوکارها اجازه میدهد با نمایش تبلیغات متنی، تصویری و چندرسانهای روی وبسایت، درآمد کسب کنند.
هزینه به ازای هر بازدید یا CPV
هزینه به ازای هر بازدید (Cost per View) یکی از مدلهای قیمتگذاری است که در کمپینهای جذب کاربران اینترنت و آگاهی از برند استفاده میشود. در این روش، تبلیغکنندگان به ازای هر بازدید تبلیغ ویدیویی خود در فضای مجازی، هزینه پرداخت میکنند.
هزینه به ازای هر اقدام یا CPA
منظور از مدل پرداخت تبلیغاتی هزینه به ازای هر اقدام (Cost per Action)، هزینهای است که تبلیغکننده برای انجام اقدامی مشخص توسط مشتری پرداخت میکند. از ثبتنام در خبرنامهها گرفته تا کلید روی لینکهای فروش و... از نمونه اقداماتی است که هزینه آن از تبلیغکننده دریافت میشود.
این روش تبلیغاتی به بازاریابان کمک میکند تا هزینههای تبلیغاتی را برای اهداف بازاریابی خاصی کنترل کنند. علاوه بر این، با امکان ردیابی بهتر اقدامات مشتریان، در به حداکثر رساندن میزان بازگشت سرمایه نیز موفقتر خواهند بود.
هزینه به ازای نصب یا CPI
هزینه به ازای نصب (Cost per Install) یا CPI، از اصطلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ است که در کمپینهای جذب کاربر از طریق گوشیهای همراه کاربرد دارد. در این روش، تبلیغکننده برنامه به ازای هر بار که یک کاربر اپلیکیشن موردنظر را نصب میکند، هزینه پرداخت میکند.
در محاسبه CPI عوامل متعددی مانند مکان نصب اپلیکیشن بر اساس کشورهای مختلف، نوع سیستم عامل مورد استفاده کاربران (اندروید یا «IOS»)، شبکه تبلیغات (رسانههای اجتماعی یا وبسایتها) و نوع اپلیکیشن، تاثیرگذار هستند.
نرخ تبدیل
نرخ تبدیل (Conversation Rate) به درصدی از مشتریان گفته میشود که با انجام اقدامی خاص به مشتریان بالفعل تبدیل میشوند. این اقدام خاص میتواند هر چیزی باشد؛ از باز کردن خبرنامهها و ثبتنام در آنها گرفته تا خرید یک محصول یا خدمات.
نرخ تبدیل، یکی از معیارهای مهم بازاریابی است که بر گام بعدی مشتریان در قیف فروش تمرکز دارد. میانگین نرخ تبدیل، بسته به نوع کانال بازاریابی و صنایع مختلف، بسیار متفاوت خواهد بود.
بهینهسازی نرخ تبدیل یا CRO
بهینهساری نرخ تبدیل (Conversion Rate Optimization) فرآیندی است بر ایجاد تجربه خوب برای کاربر تمرکز دارد. این تجربه لذتبخش، در نهایت کاربر را به مشتری ثابت شما تبدیل میکند. بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO)، در حقیقت شامل ایدههایی است که کارایی عناصر و بخشهای مختلف سایت یا برنامه شما را بهبود میبخشد. این ایدهها را میتوان به کمک تست A/B مورد آزمایش و بررسی قرار داد.
علاوه بر این، نرخ تبدیل ارتباط مستقیمی با بازگشت سرمایه دارد؛ یعنی، هرچه شما تجربه کاربری بهتری را رقم بزنید، نرخ تبدیل و بهدنبال بازگشت سرمایه نیز افزایش مییابد.
نرخ تعامل
نرخ تعامل (Engagement Rate) معیاری است که میزان مشارکت و فعالیت مخاطبان با محتوای شما را بررسی میکند.
این تعامل و مشارکت میتواند انواع مختلفی مانند لایک یا اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی یا رتبهدادن به مطالب یا تعامل با محتوا در وبسایت باشد.
نرخ تعامل بهعنوان یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد برای تجزیه و تحلیل کمپین برندها استفاده میشود و میزان موفقیت شما در کمپین و تعاملات مخاطبان با محتوا تولید شده را نشان میدهد.
ارزش طول عمر مشتری یا CLV
ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value) میزان درآمدی است که مشتری برای کسبوکار شما ایجاد میکند.
روشهای مختلفی برای اندازهگیری ارزش طول عمر مشتری (CLV) که گاهی ارزش مادام العمر مشتری (Lifetime Customer Value) گفته میشود، وجود دارد. یکی از سادهترین راهها عبارتند از:
میانگین مقدار خرید * تعداد دفعات خرید* طول عمر مشتری= CLV
نرخ پرش
نرخ پرش (Bounce Rate) یعنی نسبت تعداد کاربرانی که پس از بازدید از وبسایت شما، بدون هیچ تعامل یا اقدام خاصی، سایت را ترک کنند. چنین شرایطی یعنی، وبسایت شما بهاندازه کافی برای کاربر جذاب نبوده یا کاربر نتوانسته است پاسخ سوال خود را در سایت پیدا کند.
نرخ پرش در صفحات مختلف یک وبسایت و متناسب با هدف کاربر، متغیر است. هرچه این نرخ افزایش یابد، سئوی وبسایت شما نیز افت خواهد کرد.
نرخ کلیک یا CTR
نرخ کلیک (Click Through Rate) یا CTR یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد در اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است. CTR یعنی نسبت کل کلیکهای کاربر روی لینک مورد نظر به تعداد کل نمایشها یا Impression های آن لینک است.
فرض کنید لینک وبسایت شما بارها و بارها در صفحه جستجو برای کاربر نمایش داده میشود؛ CTR به تعداد دفعاتی اشاره دارد که کاربر مستقیما روی لینک شما کلیک میکند و وارد وبسایت میشود. نرخ کلیک را میتوان در صفحات جستجوی گوگل، لینکهای موجود در خبرنامهها، تبلیغات، ایمیلها و... اندازه گرفت.
ترافیک ارگانیک
منظور از ترافیک طبیعی یا ترافیک ارگانیک (Organic Traffic) میزان ترافیکی است که بهطور مستقیم از طریق جستجوی کاربران در موتورهای جستجو کسب میکنید. این ترافیک، تبلیغات پولی شما برای نمایش در صفحات اول نتایج جستجو را شامل نمیشود.
ترافیک ارگانیک، در واقع نتایج تلاش شما برای بهینهسازی موتورهای جستجو (سئو) و بازاریابی داخلی است.
ترافیک پولی
ترافیک پولی (Paid Traffic) برخلاف ترافیک ارگانیک، به ترافیکی گفته میشود که بهازای پرداخت هزینه و تبلیغات پولی برای وبسایت خود جذب میکنید. این ترافیک، معمولاً از طریق کانالهای مخصوص تبلیغات (PPC) مانند گوگل ادز (Google Ads)، تبلیغات در شبکههای اجتماعی و... به دست میآید.
کلیک کاربران روی تبلیغات و واردشدن به وبسایت، نوعی ترافیک پولی محسوب میشود.
Impression
Impression از اصطلاحات رایج بازاریابی دیجیتال و شاخصهای کلیدی عملکرد است که بازاریابان با آن سروکار دارند. بهطور خلاصه، ایمپرشن تعداد دفعاتی است که آدرس وبسایت شما (URL) در هنگام جستجوی مخاطبان در صفحه نتایج جستجو ظاهر میشود.
این Impression، تنها مختص به آدرس وبسایت نیست و سایر دادهها مانند عکس، ویدیو، نمودار یا جدول را شامل میشود. در صورت نمایش وبسایت یا پست شما در صفحات جستجو، حتی اگر کاربر از آن بازدید نکند، شما یک ایمپرشن دریافت کردهاید.
البته، این مفهوم در شبکههای اجتماعی مفاهیم مشابه دیگری دارد.
اعتبار دامنه یا DA
اعتبار دامنه (Domain Athority) یکی دیگر از اصلاحات رایج دیجیتال مارکتینگ و تاثیرگذار در سئو سایت است که به بهبود رتبه وبسایت در صفحات جستجو کمک میکند.
دامین اتوریتی (DA) پارامتری است که برای تجرfه و تحلیل وبسایتها ارائه شده و قدرت و اعتبار دامنه یک سایت را نشان میدهد. این معیاری عددی بین ۰ تا ۱۰۰ است، هرچه این عدد بزرگتر باشد، اعتبار دامنه وبسایت شما بیشتر بوده و راحتتر میتوانید رتبههای برتر گوگل را از آن خود کنید.
«ماز» (Moz)، یکی از برنامههایی است که باری تعیین اعتبار دامنه وبسایتها استفاده میشود.
صفحه فرود
منظور از صفحه فرود (Landing Page)، صفحه وب مشخصی است که برای ی کمپین بازاریابی یا تبلیغات راهاندازی شده است. بازدیدکنندگان پس از کلیک بر روی تبلیغات یا لینک در ایمیل، وبسایتهای دیگر، شبکههای اجتماعی، مستقیماً وارد صفحهای میشوند که به آن صفحه فرود میگویند.
برخلاف صفحات وب که معمولاً اهداف زیادی را دنبال میکنند و برای جستجو و کاش طراحی شدهاند، صفحه فرود بر یک هدف مشخص تمرکز دارد و بهنوعی فراخوان به عمل یا کال تو اکشن محسوب میشود.
طراحی رابط کاربری یا UI
طراحی رابط کاربری (User Interface Design) که به UI شناخته میشود، به معنای طراحی بهینه ظاهر وبسایت یا اپلیکیشن است. در حقیقت، UI نقطه تعامل و ارتباط بین انسان و کامپیوتر محسوب میشود و طراحی بهینه و کاربردی آن باعث تقویت برند شما میشود.
هدف طراحان UI، ایجاد رابطهایی است که استفاده از آنها برای کاربران آسان و لذتبخش باشد. عناصر گرافیکی، اشکال و رابطهای صدا از عواملی است که در طراحی UI دخیل هستند.
طراحی تجربه کاربری یا UX
طراحی تجربه کاربری (User Experience Design) یا UX به معنای طراحی تجربه کاربری است و ویژگیهای یک برند را میسازد. در واقع، نتیجه تعامل و ارتباط ما با یک محصول، تجربهای است که خوب یا بد، همیشه در خاطرمان میماند. به طراحی این تجربه، UX میگویند که کسب و کارها تلاش میکنند به بهترین نحو ممکن اجرا شود.
میزان کارآمدی محصول برای کاربر، لذتبخش بودن و استفاده راحت از آن در کنار خواستهها و ویژگیهای مخاطب، از نکات مهمی است که در طراحی تجربه کاربری به آن توجه میشود. این ویژگیها به کمک فاکتورهای بصری در UI، به بهترین شکل ممکن برای مخاطبان نمایش داده میشود.
بهینهسازی موتورهای جستجو
بهینهسازی موتورهای جستجو (Search Engine Optimization) از اصطلاحات مهمی است که با نام SEO یا سئو در میان بازاریابان و کسبوکارها شهرت دارد.
سئو، فرآیند افزایش میزان و کیفیت ترافیک وبسایت از طریق جستجوی ارگانیک و بدون تبلیغات پولی است. هدف از بهینهسازی برای موتور جستجو، بهبود رتبه وبسایت در موتورهای جستجو و افزایش ترافیک آنلاین است. با کسب رتبه بالاتر در صفحه نتایج گوگل، مخاطب بهراحتی میتواند به خدمات گردشگری یا محتوای شما دسترسی پیدا کند.
پس اگر بهدنبال ترافیک ارگانیک بیشتر در دیجیتال مارکتینگ هستید، روی سئوی محتوای وبسایت خود سرمایهگذاری کنید.
بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM
بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing) به اختصار (SEM) فرآیند افزایش میزان و کیفیت ترافیک وبسایت از طریق سئو و تبلیغات پولی است. به زبان ساده، سئو به علاوه نتایج جستجوی پولی همان بازاریابی در موتور جستجو نام دارد.
موبایل ریسپانسیو یا واکنشگرا
همیشه تعداد قابل توجهی از مخاطبان از طریق گوشی همراه یا تبلت وارد وبسایتتان میشوند؛ به همین دلیل، سازگاری ظاهر وبسایت با همه دستگاههای دیجیتالی امری ضروری در دیجیتال مارکتینگ گردشگری است.
«موبایل ریسپانسیو» (Mobile Responsive) به بهینهسازی ظاهر و محتوای وبسایت برای دستگاههای مختلف مانند گوشی همراه اشاره دارد.
لینکسازی
لینک سازی (Link Building) یکی از نکات مهم در سئو است که رتبه شما را در موتورهای جستجو بهبود میبخشد. در لینکسازی شما از محتوای وبسایتهای دیگر برای لینک کردن به وبسایت خود استفاده میکنید. در واقع این تکنیک که به «بک لینک» (Back Link) نیز معروف است به گوگل نشان میدهد که محتوای صفحه شما برای مخاطب ارزشمند است.
رپورتاژ نویسی در سایر وبسایتها با موضوعات مشابه و اعتبار دامنه (Domain Authority) مناسب، یکی از کارهای متداولی است که کسبوکارها برای افزایش بکلینکها استفاده میکنند.
چرا اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ مهم است؟
با وجود حضور بیش از ۴ میلیارد کاربر در اینترنت، اهمیت بازاریابی دیجیتال بر کسی پوشیده نیست. اما ورود به بازاریابی دیجیتال بدون دانش و آگاهی از فاکتورهای مهم آن و نحوه کنترل هزینهها و جذب مشتریان، نهتنها باعث موفقیت کسبوکارها نخواهد شد، بلکه ممکن است چالشهای سختی را به بار آورد.
اصطلاحات بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ، یکی از آن دانشهای مهمی است که دانستن برای بازاریابان ضروری و برای صاحبان کسبوکارها و تیمهای فروش امری حیاتی و مثمر ثمر است.
با دانستن اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ راحتتر میتوانید نتایج کمیپنهای بازاریابی خود را تجزیه و تحلیل و بهترین مسیر موفقیت را برای خود ترسیم کنید.
پیشنهاد «رسانه قطبنما»: